الزامات ثبات و پایداری بازار ارز
اله مراد سیف
بالاخره رئیس جدید بانک مرکزی با گرفتن اختیارات ویژه، وارد میدان شد و با تزریق به موقع دلار، در آستانه اوج گیری عملیات روانی امریکایی ها، برای اجرایی کردن تحریم کامل نفتی ایران در ۱۳ آبان، پاتک خوبی را آغاز نمود و عکس العمل بازار نیز مساعد شد . در این زمینه نکات مهمی وجود دارد که نباید در فضای احساسی ایجاد شده فراموش شوند :
- بودند کسانی که بازار ارز را به مسایلی مانند تصویب لوایح چهارگانه مرتبط با FATF پیوند زده بودند وشرط پایین آمدن نرخ ارز را تصویب آن لوایح می دانستند . صرف نظر از این که پیوستن ما به کنوانسیون های بین المللی خوب است یا بد، منوط کردن حل مسایل داخلی به پذیرش شرایط بین المللی (حتی از نوع تحمیلی آن) نوعی نگاه به بیرون از مرزهاست که بارها از جانب رهبری انقلاب و دلسوزان رد شده است . هم اکنون نیز شاهد آن هستیم که نگاه به داخل است که می تواند حلّال مشکلات باشد . کافی است مسئولین به خود بیایند و اقدام حساب شده و موثر انجام دهند، تا نتایج آن را ببینند .
- باید اندیشید که چرا اعتماد مردم به نظام تصمیم گیری اقتصادی تا جایی پایین آمده که این حجم از دلار را در خانه های خود ذخیره کرده اند که در شرایط تنزل قیمت ها برای فروش به بازار هجوم می آورند ؟
- نباید فراموش کنیم که مداخله موثر و مدیریت شده در بازارها ، از جمله بازار ارز ، بویژه در شرایط جنگ اقتصادی، لازم بوده و ضرورتی قطعی است . در این صورت، مسئول مربوطه باید یاد گرفته باشد که گرفتن ژست عدم مداخله در بازار ارز، آن طور که ایشان در ابتدای روی کار آمدن اعلام کردند ، مفید به حال اقتصاد نیست .
- نقش فضاسازی رسانه ای نباید فراموش شود . چه لزومی به اعلام لحظه به لحظه نرخ دلار، آن طور که در ماه گذشته اتفاق افتاد و همه را در نگرانی فرو برد وجود دارد ؟ مگر نباید فضای رسانه ای در جنگ اقتصادی مدیریت شود؟ مفهوم این جمله البته بگیر و ببند نیست، لیکن رسانه ها باید توجیه شوند که تحلیل های درست به مخاطب خود ارائه دهند و از التهاب آفرینی جلوگیری کنند.
- دولتمردان محترم در چند ماه گذشته حساب شده حرکت نکرده اند. نه آن زمان که با اعلام دلار تک نرخی۴۲۰۰ تومان، منابع ارزی را به غیر از موارد لازم تخصیص دادند و موجب هدررفت منابع کمیاب ارز شدند و نه در وضعیت اخیر که کاملاً بازار ارز سوم را آزاد و رها کردند و اجازه دادند نرخ دلار تا بالای ۱۹ هزار تومان برسد . در هر دو این وضعیت ها ، نشانه های نبود مدیریت هوشمند آشکار است . لذا ، از این تجربه پر هزینه باید درس گرفته باشند و از این به بعد درست عمل کنند .
- در شرایط فعلی که هجوم دلارهای خانگی موجب افت شدید نرخ ارز شده است، نباید مجدداً شرایط را به بازار محول کرد و حتماً مدیریت این شرایط نیز ضروری است . به هر حال، در دوره جنگ اقتصادی، کمیاب بودن منابع ارزی واقعیتی غیر قابل انکار است . بخشی از این منابع مربوط به صادرات نفت است که با نرخ مشخص ۴۲۰۰ به کالاهای اساسی تخصیص داده می شود . بخش دیگر مربوط به صادرات غیر نفتی و مشمول پیمان سپاری ارزی است که در سامانه نیما با نرخ حدود ۸۰۰۰ تومان می باید برای وارداتِ مشمول ثبت سفارش هزینه شود . بخش سوم مربوط به سامانه سنا می باشد که قرار است نیازهای متفرقه را پاسخ دهد . در این صورت، نرخ این بازار نیز می باید با تفاوت مشخصی نسبت به نرخ نیمایی مدیریت شود . این نرخ برای شرایط فعلی نمی تواند کمتر از ۱۰ هزار تومان باشد . لذا بهتر است بانک ها و صرافی های مجاز موظف شوند به صورت کنترل شده ، با نرخ مذکور خرید و فروش ارز انجام دهند .
- قبلاً در یادداشت دیگری تاکید کرده ایم که بازار سوم ویترین ارزی دولت است و مدیریت این بازار هم مهم و هم حساس می باشد . در واقع از طریق این بازار است که می تواند انتظارات منفی و یا مثبت شکل بگیرد و همه اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار دهد . این خود از تجارب پر هزینه در دوره اخیر است که نمی توان با اطلاق «ارز کوچه پس کوچه ای» از اهمیت نرخ این بازار کاست . و نیز نباید فراموش کنیم که برخی تقاضاهای بی کشش نسبت به قیمت برای ارز در این بازار وجود دارد که اگر با نرخ مناسب تامین نشود ، می تواند نقش پیشران را برای افزایش بی رویه نرخ ارز بازی کند . لذا، در صورت لزوم ، تزریق ارز کاغذی به این بازار ، البته به صورتی کنترل شده و مدیریت شده می باید انجام شود . شرط موفقیت این مدیریت نیز البته مراقبت از خارج نشدن سرمایه های ارزی از کشور از یک طرف و مبارزه قاطع با قاچاق کالا که خود جانب تقاضای ارز را دامن می زند از سوی دیگر است .
تصویر یادداشت از : http://www.eghtesadonline.com