شرایط مطلوب بورس : رونق در کنار پایداری
اله مراد سیف / بازار بورس بازاری است که سهام شرکت های پذیرفته شده در آن مورد مبادله قرار می گیرد . ترکیب خریداران و فروشندگان را از جهتی به حقیقی و حقوقی و از جهت دیگر می توان آنها را به سهام داران و سوداگران دسته بندی کرد . فعل و انفعالات بورس به عنوان شفاف ترین بازار اقتصاد می تواند علائم روشنی از وضعیت اقتصادی را نمایان سازد . با این حال در شرایطی، بورس می تواند خارج از انتظار تحلیلگران بنیادی حرکت های تکنیکال جهشی را تجربه کند که چندان با معیارهای تحلیل منطقی همسو نباشد . معمولاً در این شرایط خریداران و فروشندگان سوداگر نقش تشدیدکننده داشته و در تغییرات جهشی قیمت به سمت بالا و یا پایین نقش بیشتری دارند . برای سیاستگذار اقتصادی مهم است که بداند نبض بورس چگونه می زند ؟ به طور خلاصه، بورس می تواند رونق داشته باشد ولی پایداری این رونق چندان مورد انتظار نباشد . در این شرایط رعایت احتیاط های لازم از جانب سیاستگذاران اقتصادی لازم خواهد بود .
اگر شرایط کلی اقتصاد را ثابت فرض کنیم منطقی است که قیمت سهام شرکت های دارای بازدهی بالاتر (و با سود سهم مورد انتظار بیشتر) رشد کرده و برعکس ، شرکتهای با عملکرد و صورت های مالی ضعیف با کاهش قیمت سهم خود در بازار مواجه شوند . حتی به دلایل کربوط به عرضه و تقاضا ممکن است عملکرد مثبت برخی شرکت ها موجب افت قیمت سهام شرکت هایی شود که عملکرد مثبت ولی پایین تری داشته اند . این برای بازاری رقابتی مانند بورس امری طبیعی است .
در شرایطی نیز ممکن است شاخص کل بورس به عنوان یک متوسط کل در حال رشد و یا سقوط باشد . البته چنین مواردی کمتر به عملکرد شرکت ها مربوط بوده و مانند نرخ تورم در اقتصاد به عملکرد کلی اقتصاد مرتبط خواهد بود . برای مثال، ایجاد شرایط نااطمینانی کلی مانند تنش های امنیتی ممکن است بازار بورس یک کشور را با افت شاخص کل مواجه کند چراکه سهامداران و سوداگران در صدد فروش سهام خود و نقدکردن سرمایه ها برای انتقال آنها به مراکز امن باشند . البته در همین شرایط ،تغیرات قیمت سهام مختلف می تواند متفاوت باشد لیکن جهت کلی همه کاهشی است .
در شرایطی نیز مانند آنچه این روزها شاهد آن هستیم ، ممکن است با رشد زیاد شاخص کل مواجه باشیم . در این وضعیت نمودار کندال اغلب سهام حاکی از قدرت بیشتر خریداران در بازار نسبت به فروشندگان و نیز قیمت های پایانی بیشتر نسبت به قیمت آغازین برای اغلب سهام خواهد بود. دراین شرایط نیز افزایش قیمت سهام برای همه شرکت ها یکسان نبوده و تفاوت عملکرد در میزان افزایش دخالت خواهد داشت، لیکن عامل اصلی افزایش را نه در عملکرد شرکت ها بلکه در شرایط کلی اقتصاد می باید جستجو کرد . در این یادداشت برخی عوامل که این وضعیت کلی فعلی در بازار بورس را رقم زده است مرور می کنیم .
بازار بورس در پایان سال گذشته و نیز درسال جدید با رشد مداوم شاخص کل مواجه بوده و بازدهی غیر منتظره ای را برای سهامداران رقم زده است . دلایل این افزایش در شرایطی که امریکا طرح انسداد کامل نفتی جمهوری اسلامی ایران را دنبال می کند از طرفی از مقاومت سرمایه گذاران داخلی در برابر فشار روانی دشمن حکایت دارد و از این نظر مثبت است ولی از جهت فنی به دلیل این که ممکن است زمینه شکل گیری حباب در بورس و ضرر و زیان برخی سرمایه گذاران خرد را فراهم سازد و نیز وضعیت بازار بورس را تا مدت ها به محاق ببرد نیازمند کالبد شکافی برای مدیریت کلان این بازار می باشد .
ازعلل مهم رکورد زنی اخیر بورس می تواند ،تعدیل ارزی و تورمی باشد . فرض کنید قبل از تنش های ارزی، ارزش اسمی بورس ۸۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است . با تعدیل نرخ آزاد ارز از ۴۰۰۰ تومان به ۱۲ هزار تومان ارزش دلاری بورس از ۲۰۰ میلیارد دلار به یک سوم تنزل یافته است . تعدیل تورمی نرخ ارز یعنی ارزش اسمی بورس می تواند در صورت تعدیل ارزش دارایی ها تا سطح معقولی که با قیمت نرخ جدید ارز همخوانی دارد افزایش یابد . البته این به مفهوم آن نیست که این تعدیل تا سه برابر اتفاق خواهد افتاد. بلکه به این معنی است که برخی دارایی های داخلی مانند زمین و دارایی های ثابت به دلیل تعدیلات تورم داخلی و برخی دارایی ها و ماشین آلات وارداتی به دلیل افزایش قیمت ارزمی توانند با تجدید ارزش خود موجب افزایش ارزش بازاری بنگاه شوند . چنین فرایندی می تواند تا جایی که انتظارات سهامدارن اجازه می دهد تداوم یابد. بخشی از افزایش و رونق اخیر بازار بورس را می باید نتیجه چنین تعدیلی دانست . ممکن است سوال شود چرا چنین تعدیلی در سال گذشته ،زودتر و مثلا در پاییز اتفاق نیفتاد . پاسخ آن است که لازمه چنین اقبالی از جانب سهامداران وجود نوعی اطمینان کلی به شرایط اقتصادی است . این اطمینان کلی به دنبال سیاست های تثبیت کننده ارزی بانک مرکزی از یک سو و کنترل فضای روانی بازارهای جایگزین طلا و مسکن از سوی دیگر در پایان سال گذشته فراهم شد. وجود نقدینگی در قالب شبه پول نیز که با کنترل بانک مرکزی بر پاداش سود آن مواجه گردیده، منابع لازم را برای رونق بخشی به بورس فراهم ساخته است .
علت مهم دیگر افزایش زیاد شاخص کل در بورس نبود فرصت های جایگزین برای نقدینگی در اقتصاد است . افزایش زیاد قیمت مسکن و طلا در سال قبل اجازه افزایش های بعدی را به این بازارها به این زودی نخواهد داد و این بار نوبت بورس است که خود را به پایه ای که مطابق قانون ظروف مرتبط ، تراز با سایر بازارها اقتضا می کند تعدیل کند .
نتیجه این تحلیل به طور خلاصه آن است که اطمینان کلی در فضای اقتصادی کشور ، در کنار شرایط تثبیت شده بازارهای جایگزین ،فرصت تعدیل ارزی و تورمی را به بورس داده و بازار بورس در حال تجربه کردن چنین تعدیل ارزشی می باشد .در این که این فرایند در جایی به اتمام خواهد رسید تردیدی وجود ندارد ولی زمان دقیق تکمیل این فرایند را به آسانی نمی توان تعیین کرد .
آنچه برای سیاستگذار می تواند هشدار دهنده باشد این است که از شرایط استفاده مطلوب کرده و راهبردهای بلندمدت واگذاری بنگاههای دولتی و نیز توسعه و تعمیق بازار بورس با معرفی ابزارهای تامین مالی جدید را دراین شرایط اجرایی کند . این اقدامات اساسی دو نتیجه مهم در پی خواهد داشت . یک نتیجه ایجاد شرایط پایداری در رونق فعلی بازار بورس با سرشکن کردن تقاضا به ترکیبی از سهام های موجود و سهام های جدید و دیگری ایجاد شرایط رونق تولید برای کل اقتصاد با جذب و هدایت سرمایه های موجود به تولید در سال رونق تولید می باشد .