شهر من نهاوند: نیاز به دانستن و مدنیّت
اله مراد سیف /
مدنیت چه در سطح محلی و چه در سطح ملی و جهانی نتیجه حرکت رو به تکامل جامعه انسانی است . بشر از زمان غار نشینی تا کنون در یک سیر تکاملی به سمت مدنیت حرکت کرده است . این که برخی جلوه های بدویت در رفتار و الگوهای زیست اجتماعی بدوی در بسیاری از کشورهای پیشرفته مشاهده می شود، ناقض این قانون کلی نیست که خود از جهت این که نوعی تفاوت و تباین با وضعیت عمومی جوامع را پذیرفته است اثبات کننده حرکت کلی تکاملی هم می باشد. هم چنین این که برخی دول غربی در عصر مدرن کنونی رفتارهای بدوی و وحشیانه نسبت به دیگر ملت ها روا می دارند نیز ناقض قانون گفته شده نمی باشد چرا که اغلب آنها تلاش دارند این اقدامات را تحت عناوین عمومی جهان روایی انجام دهند که خود باز اثبات کننده آن است که فرهنگ عمومی ملت ها با یک حرکت کلی رو به پیشرفت هماهنگ بوده است .
آنچه مدنیت بشر را موجب شده است بدون تردید ذهن پویای بشر برای یافتن راههای زیست اجتماعی و انسانی بهتر بوده است . «پرسش» اولین قدم در این راه بوده است . بشر همواره از خود پرسش کرده و به دنبال پاسخ برای این پرسش ها، به راه کارهایی دست یافته که نتیجه غایی آنها مدنیت بیشتر بوده است .
برای جامعه ای مانند نهاوند، همه ما نیازمند اندیشیدن ، پرسشگری و رفتن به دنبال یافتن پاسخ های درست برای پرسش های خود هستیم . فرصت تشکیل گروهها و شبکه های اجتماعی از این جهت فرصتی ذیقیمت است . اما آنچه می تواند آفت این پویش تکاملی باشد یکی آن است که عطش دانستن را در خود انکار کنیم . خود را خردمند و عالم به همه موضوعات دانستن یک بیماری عمومی است که اتفاقا در جوامع کمتر توسعه یافته بیشتر نمود دارد . از این جهت، تخصص در این جوامع ارزش چندانی ندارد و هر کس به خود اجازه می دهد در هر حوزه ای اظهار نظر کند. کم حوصلگی مانع شنیدن می شود و آنچه بیشتر دیده می شود ناله و شکایت از وضع موجود است . باید یاد بگیریم به جای بیان مشکل، مساله یابی کنیم و به جای شکایت راه کار بجوییم و در پی حل مسایل باشیم تا مشکلات کم و کمتر شوند . خلاصه پیام این یادداشت این می تواند باشد که بپذیریم نیازمند دانستن هستیم و اجازه دهیم آنها که می دانند سخن گویند و با این رفتار خود مشوق فرایند پویای مساله یابی و یافتن راه کارهای حل مساله باشیم تا بتوانیم قدم های رو به پیشرفتی را در جامعه خود شاهد باشیم .