تولید ، دانش بنیان ، اشتغال آفرین
اله مراد سیف /
نام گذاری سال ۱۴۰۱ با عنوان «تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرین» گویای تاکید بر تولید با دو مشخصه دانش بنیانی و اشتغال آفرینی است . در موضوع تولید و اهمیت و جایگاه آن در حل مسایل اساسی اقتصادی ملی بسیار گفته شده است و قدر یقین هر اتفاق مثبتی تنها از مسیر رونق بخشی به تولید در کشور ممکن خواهد شد . محوریت تولید در شعار سال های اخیر می باید توجه همه مسئولان را در دولت به این نکته جلب کرده باشد که نمی توان با پول پاشی در اقتصاد وضعیت مردم را بهتر کرد . اقتصاد یک قانون ساده دارد که می تواند در این بیت خلاصه شود :
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر / کای نور چشم من به جز از کشته ندروی
در حالی که ممکن است بسیاری عوامل اقتصادی درگیر فعالیت هایی باشند که منافعی را عاید عوامل آن می سازد ، اما همه این فعالیت ها را نمی توان به تولید منتسب نمود . از این جهت، مرزبندی میان فعالیت های مولد و فعالیت های غیر مولد که اثر واقعی بر رفاه جامعه ندارند، موضوعیت پیدا می کند . فعالیت تولیدی به این معنی فعالیتی می باشد که نتیجه آن خلق ثروت است . خلق ثروت را باید از خلق پول تمیز داد . متاسفانه در اقتصادهای با محوریت دولت، زمینه های بسیاری برای خلق پول (و نه لزوما خلق ثروت) وجود دارد . ثروت در مفهوم کلی به کالاها و خدماتی اطلاق می شود که هر یک اثر رفاهی مشخصی بر استفاده کننده آن دارد . خلق ثروت یعنی خلق اتوموبیل ، پارچه ، گندم ، جاده ، مسکن و امثال آن و نیز خلق خدمات مورد نیاز مانند خدمات حمل و نقل ، بانکداری ، آموزشی ، بیمه و از این قبیل . افزایش هر یک از این کالاها و خدمات به مفهوم خلق ثروت است . تولید در این صورت، فرایند خلق ثروت است. فرایندی که نتیجه مستقیم و غیر مستقیم آن بهبود وضعیت درآمدی و هم زمان رفاهی مردمان یک سرزمین است . همین تولید است که منشاء صادرات و ارزآوری ، کاهش وابستگی های آسیب زای وارداتی ، صرفه جویی ارزی، کاهش نرخ های تورم و بیکاری ، بهبود ظرفیت مالیاتی دولت ها و نهایتا بهروزی و سعادت ملت ها خواهد شد . فعالیت هایی که همزمان این ویژگی ها را نداشته باشند، اگرچه برخی مسایل اقتصاد را برطرف کنند ، معمولا مسایل مهم تری ایجاد می کنند . برای مثال، خام فروشی سرمایه های طبیعی برای ملت های صادر کننده این سرمایه ها درآمد ارزی ایجاد می کند ، اما با تخریب پایه های تولید در داخل ، اقتصادی وابسته ، پر نوسان و ضربه پذیر را نتیجه می دهد . همچنین، فعالیت های رانت جویانه در اقتصاد های دولتی اگرچه برای برخی درآمدهای بی حساب ایجاد می کند، اما همزمان به دلیل توزیع نامتعادل درآمدها و انحراف منابع به سمت تولید کالاهای لوکس مورد تقاضای گروههای برخوردار و فقر منابع در تولید کالاهای اساسی و نیز فروپاشی فرهنگ کارآفرینی لطمات جدی را بر اقتصاد ملی وارد می سازد. لذا، داشتن تعریف روشن از تولید و فعالیت های مولد برای جلوگیری از هرز رفتن منابع در جهات غیر مولد اولین نکته مهم در راستای تحقق شعار سال جدید است .
مطلب مهم دوم در شعار سال جاری دانش بنیانی و اشتغال آفرینی است . در مفهوم ساده آن ، دانش بنیان بودن تولید به افزایش سهم دانش در ارزش افزوده ناشی از تولید اطلاق می شود . این مفهوم، نقطه مقابل تولیدی است که از خام فروشی منابع طبیعی ارزش افزوده ایجاد می کند . اگرچه هر اندازه اندک، همیشه دانش در تولید سهم داشته و دارد و هیچ تولیدی نیست که بهره ای از دانش انسانی نداشته باشد، اما دانش بنیان به مفهوم داشتن سهم قابل توجه و غالب دانش در تولید است . اگر تولید را «فرایند فراهم سازی کالاها و خدمات» تعریف کنیم همه فعالیت هایی که در این فراهم سازی نقش ایفا می کنند، خود تولید به حساب می آیند . لذا، پس از انتخاب نوع فعالیت تولیدی، فراهم سازی و سازمان دادن عوامل تولید ، انتخاب تکنولوژی و نوع فرایند تولید ، بسته بندی کالا ، انتخاب بازار عرضه محصول و مشتری یابی و چگونگی انتقال کالا به بازار ، هر یک می توانند موضوع استفاده از دانش برای انجام بهتر و اقتصادی ترکارها باشند . به این جهت، تلاش برای استفاده از دانش در تولید خود به ایجاد تحرک در فعالیت هایی منجر می شود که هر یک از یک زاویه خاص با فرایند اصلی تولیدات مرتبط هستند . دانش بنیان بودن تولید در اولین قدم مستلزم داشتن دغدغه برای بهره گری از ظرفیت های دانشی در انجام امور می باشد . از آنجا که در کشور ما جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی بسیاری هم اکنون آماده بکارگیری هستند ، طیف وسیعی از خدمات دانش بنیانی می تواند این ظرفیت را به تولید پیوند زده و هم زمان ضمن ایجاد ارزش افزوده و خلق ثروت ، اشتغال آفرینی هم داشته باشد . تصور رایج چنین است که بهره گیری از دانش در تولید موجب جایگزینی عامل تجهیزات سرمایه ای به جای نیروی کار و از این طریق، موجب بیکار شدن کارگران خواهد شد . اگرچه به طور کلی ماشین جایگزین نیروی کار در تولید است، اما دانش بنیانی تولید در بکارگیری تجهیزات پیشرفته خلاصه نمی شود، بلکه همان طور که گفته شد طیف وسیعی از مشاغل خدمات دانش بنیان را نیز با تولید درگیر خواهد کرد که نه تنها جبران صرفه جویی نیروی کار ناشی از فنآوری پیشرفته را خواهد کرد، بلکه اشتغال آفرینی جدیدی را از گروه دانش آموختگان دانشگاهی موجب می شود که پیش از این، راهی برای اشتغال در فعالیت های رایج سنتی نداشته اند . به این ترتیب، کیفیت اشتغال نیز بهبود خواهد یافت و بهره وری عوامل تولید به صورت معنی داری ارتقا خواهد یافت .
همه آنچه که بیان شد ضرورت توجه به شعار سال را روشن می سازد اما الزامات تحقق این شعار، مطلب دیگری است که به طور عمده متوجه دولت و حاکمیت است . همان طور که در بیانات مقام معظم رهبری هم آمده است مرجع اصلی شعار سال دولت است . به طور معمول همه دولت ها دغدغه توجه به تولید را دارند، اما انتظار در سال جاری به طور مشخص پیوند زدن ظرفیت های دانش بنیانی به تولید، با رویکردی اشتغال آفرین است . برای این منظور سیاست ها و اقدامات زیر می توانند اجرایی شوند :
- تداوم حرکت دولت در ایجاد تسهیل برای دادن مجوز به کسب و کار ها و توجه ویژه از این جهت به شرکت های دانش بنیان .
اگر چه تسهیل و بهبود محیط کسب و کار به طور کلی در همه زمینه ها یک دستور کار ملی است، لیکن توجه ویژه به ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان که برای ایجاد شرایط جهش اقتصادی در تولید، یک راه میان بر محسوب می شوند، از اولویت بالاتری برخوردار است. مدیریت این فرایند البته نیازمند هوشمندی و دقت لازم دستگاههای ذیربط دولتی برای تشخیص دانش بنیانی شرکت ها و نیز قابلیت آنها در عمل خواهد بود .
- شناسایی و معرفی زمینه های دانش بنیانی و شیوه های نوین تولیدی در بخش کشاورزی و ترغیب کارآفرینان این بخش به استفاده از آن ها .
بخش کشاورزی، همان گونه که رهبر معظم انقلاب نیز بیان فرمودند، وابسته ترین بخش اقتصادی کشور به واردات است . از آنجا که تحقق امنیت غذایی به عنوان یک هدف راهبردی و مهم برای جمهوری اسلامی ایران منوط به قطع این وابستگی است، لازم است در همه زیر بخش های کشاورزی زمینه های مستعد برای استفاده از ظرفیت دانش بنیان ها شناسایی شده و همراه با بسته های تشویقی مناسب در اختیار کارآفرینان قرار گیرد .
- برنامه ریزی برای کاهش وابستگی های آسیب زای تولید داخلی به واردات کالاهای واسطه ای از طریق تشویق شرکت های دانش بنیان برای تولید داخلی آنها.
از جمله مسایل تولید داخلی وابستگی زیاد آن در برخی از رشته ها به مواد اولیه و کالاهای واسطه ای خارجی است. این وابستگی به ویژه در شرایط تلاطم های ارزی شرایط نامساعدی را برای تولید داخلی رقم می زند .از طرفی ، کاهش و قطع وابستگی تولید داخلی به واردات تنها از طریق بکارگیری دانش برای کامل کردن زنجیره ارزش تولیدات در داخل کشور میسر خواهد شد . در این زمینه لازم است دولت ضمن مدیریت واردات ، حمایت هوشمند و هدفمند از شرکت های دانش بنیان برای تولید نیازهای وارداتی کارآفرینان را در دستور کار خود داشته باشد .
- تشویق تشکل های دانشجویی برای فعالیت در زمینه های دانش بنیانی در بخش های اقتصادی و حمایت از تداوم این فعالیت ها پس از فارغ التحصیلی.
دانشجویان هم به لحاظ داشتن انگیزه و هم از نظر استعداد و تنوع زمینه های علمی، از ظرفیت مناسبی برای ورود و مشارکت در عرصه های دانش بنیانی تولید در بخش های مختلف اقتصادی برخوردارند . تشکل های علمی دانشجویی از آن جهت می توانند کارساز باشند که با هماهنگی با دانشگاه ها، پروژه های کاربردی دانشجویی را در راستای مسایل جاری تولید تعریف و اجرا کنند . چنین فعالیت هایی ضمن افزایش مهارت های فنی دانشجویان، موجب آشنایی آنان با زمینه های کاری برای اشتغال پس از فارغ التحصیلی خواهد شد .
- حمایت از محصولات شرکت های دانش بنیان و ترغیب بخش های دولتی به استفاده از آنها.
محصول شرکت های دانش بنیان اگرچه می باید خود آنچنان اقتصادی باشد که بازار خود را پیدا کند، اما از آنجا که این شرکت ها در شروع کار خود نیازمند یک بازار اولیه برای تداوم فعالیت هستند، لازم است بخش دولت، خود در استفاده از این محصولات پیش قدم شده و از این طریق به رونق گرفتن این شرکت ها مدد رساند .
- هدایت کمک های اعتباری دولت به استفاده کارآفرینان از ظرفیت های دانش بنیانی و جلب مشارکت شرکت های دانش بنیان .
حمایت های دولت از تولید هنگامی موثر است که هدفمند انجام شود . از جمله زمینه هایی که می باید نقطه کانونی حمایت های اعتباری دولت در سال جاری باشد ، تشویق کارآفرینانی است که مشارکت شرکت های دانش بنیان را جلب می کنند . بدون تردید آثار جانبی مثبت این مشارکت برای اقتصاد ملی از جهت افزایش بهره وری و اشتغال زایی جبران کننده هزینه های دولت در اعطای تسهیلات ارزان به این واحدها خواهد بود .
- توجه ویژه به شرکت های کوچک و متوسط به عنوان موتور اشتغال آفرینی و ترویج الگوهای دانش بنیانی در این شرکت ها .
اشتغال آفرینی که در شعار سال جاری مورد توجه قرار گرفته، از طریق رفع مسایل و مشکلات شرکت های کوچک و متوسط بهتر به نتیجه می رسد . اگرچه مسایل این شرکت ها به عو.امل اساسی زیادی مانند فضای کسب و کار و ثبات کلان اقتصادی بیشتر مرتبط می باشد، اما آنچه می تواند در تقویت این شرکت ها موثر خواهد بود، استفاده از ظرفیت های دانش بنیانی برای کاهش هزینه ها و قیمت تمام شده محصولات این شرکت ها و رقابتی کردن محصولات آنها می باشد . لذا ، تعریف و ترویج زمینه های دانش بنیانی در شرکت های کوچک و متوسط می باید در دستور کار وزارتخانه های تخصصی ذیربط قرار گیرد .
- بهره گیری از ظرفیت های دانش بنیانی در ارائه خدمات عمومی دولتی و گسترش دولت الکترونیک
دولت ها هر ساله سهم مهمی از تولید ناخالص داخلی را جهت ارائه خدمات عمومی هزینه می کنند .به منظور ارائه بهتر و اقتصادی تر این خدمات توسعه دولت الکترونیک سالیان زیادی است که در دستور کار دولت ها می باشد . به نظر می سد دانش بنیان کردن ارائه خدمات عمومی در همین راستا قرار دارد و لذا دولت ها می باید از اولین متقاضیان بهره گیری از خدمات شرکت های دانش بنیان باشند .
- حمایت از پارک های علم و فنآوری برای ارتباط دادن دانشگاه با مسایل تولید در بخش های اقتصادی
دانشگاهها به طور طبیعی از بودجه عمومی برای امور پژوهش و تحقیقات خود استفاده می کنند . این در حالی است که تحقیقات دانشگاهی در بسیاری از موارد ارتباط چندانی با مسایل مبتلابه بخش های اقتصادی ندارد . تلاش های صورت گرفته برای پیوند زدن دانشگاه با صنعت هم به دلیل فقدان حلقه اتصال مشخص میان آنها و جدا بودن مسایل هر یک، تا کنون کمتر نتیجه داده است . به نظر می رسد ایجاد و توسعه نهادهایی مانند پارک های علم و فنآوری می تواند در این زمینه بسیار موثر باشد .
- کمک به شکل گیری فن بازارها برای تشویق فرایند تبدیل ایده به فنآوری و تجاری سازی آن از طریق شرکت های دانش بنیان.
با توجه به این حقیقت که حلقه اتصال دانش به تولید، فنآوری است ، بهره گیری از دانش در تولید ، جز از طریق توسعه فناوری میسر نیست . اگرچه دولت ها می توانند در این زمینه نقش مستقیم داشته باشند، اما آنچه مهم تر می نماید، توجه به اقتصاد فنآوری و نقش دولت ها در ایجاد و توسعه فن بازارها از طریق شرکت های دانش بنیان می باشد. فن بازار در واقع بازاری برای عرضه و فروش فنآوری است که توسعه فنآوری را به شیوه اقتصادی ممکن می سازد.اگرچه در دولت نمی توان دستگاه خاصی را برای این مهم معرفی کرد لیکن وزارتخانه های تخصصی ، هر یک می توانند در رشته فعالیتهای مرتبط با خود در این رابطه نقش ایفا کنند .
نتیجه کلی
رونق بخشی به تولید محور حل مسایل اقتصادی است . شرایط اقتصاد کشور که از یک طرف در فشار ناشی از تحریم ها تورم دو رقمی را تجربه میکند و از طرف دیگر ظرفیت های استفاده نشده زیادی بویژه از جهت سرمایه های انسانی ، طبیعی ، جغرافیایی و ژئو اکونومیک دارد، نیازمند ایجاد شرایطی برای پیوند زدن نیازها به قابلیت ها می باشد . راه میان بر برای پر کردن شکاف وضعیت فعلی با وضعیت مطلوب، بهره گیری از ظرفیت شرکت های دانش بنیان برای ایجاد شرایط جهش در تولید داخلی و قطع وابستگی های آسیب زا می باشد . پیوند زدن ظرفیت های دانشی با نیازمندی های تولید داخلی، برای کامل کردن زنجیره ارزش تولیدات در داخل کشور ، ضمن کاهش فشار ارزی ناشی از نیازهای وارداتی، می تواند تداوم جهش صادراتی را نتیجه دهد که نتیجه و پیامد آن تولید ثروت و افزایش درآمد از یک طرف و اشتغال آفرینی در طیف وسیعی از زمینه های خدمات دانش بنیان مرتبط با تولیدات داخلی از سوی دیگر است . این از مسئولیت ها دولت است که برای ایجاد ، توسعه ، فعال سازی و جهت دهی شرکت های دانش بنیان در حمایت از تولید سیاست گذاری و اقدام کند . ایجاد سهولت برای دادن مجوز به به شرکت های دانش بنیان ، شناسایی و معرفی زمینه های دانش بنیانی ، بویژه در بخش کشاورزی ، تشویق شرکت های دانش بنیان برای قطع وابستگی های آسیب زای تولیدات داخلی ، حمایت از تشکل های دانشجویی برای فعالیت در زمینه های دانش بنیانی ، حمایت از محصولات شرکت های دانش بنیان ، هدایت کمک های اعتباری دولت به استفاده کارآفرینان از ظرفیت های دانش بنیانی، توجه ویژه به شرکت های کوچک و متوسط به عنوان موتور اشتغال آفرینی و ترویج الگوهای دانش بنیانی در این شرکت ها، بهره گیری از ظرفیت های دانش بنیانی در ارائه خدمات عمومی دولتی، حمایت از پارک های علم و فنآوری برای ارتباط دادن دانشگاه با مسایل تولید و کمک به شکل گیری فن بازارها برای تشویق فرایند تبدیل ایده به فنآوری و تجاری سازی آن از طریق شرکت های دانش بنیان از جمله این سیاست ها می تواند باشد .
تصویر یادداشت از : iribnews.ir