بزرگ‌ترین مشکل کشور، مساله اصلی کشور آب است

 

بزرگ‌ترین مشکل کشور، مساله اصلی کشور آب است

برگرفته از مصاحبه با عیسی کلانتری، رییس سابق سازمان حفاظت  محیط زیست

روزنامه اعتماد  ۱۴۰۱/۱۰/۲۷

من از حدود ۲۵ سال پیش معترض سیاست‌های آبی کشور هستم. برای اینکه کشور ما توان این همه مصرف را ندارد و ما در حال استفاده از حقوق نسل‌های بعد هستیم. بهره‌وری از آب و استحصال آب دو موضوع متفاوت است. استحصال از آب را باید حتما تا نصف وضع موجود کاهش دهیم و بهره‌وری را دو برابر کنیم؛ یعنی الان ۴۰ درصد است بشود ۸۰ تا ۸۵ درصد.
کشور ایران را نه می‌توانند از نظر سیاسی دگرگون کنند و نه اقتصادی. سیاست‌های اقتصادی و بین‌المللی اشتباه باشند، قابل اصلاح هستند. اما اگر سیاست‌های آبی کشور اشتباه باشد و ادامه یابد، منابع آبی قابل جایگزینی نیست. منابع آب کشور تمام شود، استفاده از آب دریا و آب ژرف در حد حرف است. چون آنقدر محدود و گران است، بیشتر از آب خوردن نمی‌توان تامین کرد.
الان بزرگ‌ترین مشکل کشور، مساله اصلی کشور آب است. در درجه اول مساله کشور است؛ این موضوع کشور را ویران می‌کند. قبلا آب جزو منابع تجدیدپذیر بود ولی الان تجدیدناپذیر است.
شما خودتان را در کدام دسته افراد می‌بینید؟
من در دسته‌ای هستم که معتقدم سیاست‌های غلط آبی، کشور را به سمت ویرانی می‌برد. ما سال‌هاست که از حقوق نسل‌های بعد استفاده می‌کنیم. ادامه این روند یعنی نسل بعد جایی در این سرزمین نخواهد داشت و کشاورزی تعطیل می‌شود. می‌توان با هزینه مترمکعبی۶-۵ دلار آب دریا را شیرین کرد یا از چاه‌های ژرف، آب خوردن مردم یا برخی صنایع را تامین کرد اما کشاورزی دیگر نمی‌شود. یعنی وابستگی غذایی که الان حدود ۲۵ درصد است، به ۹۰ تا ۹۵ درصد می‌رسد که در آن نقطه دیگر کشور از بین‌رفته ‌است. الان دشمن واقعی تمام تلاش خود را گذاشته که منابع آب درون سرزمینی‌مان را تمام کنیم. این بزرگ‌ترین خطر برای تمدن ایران است؛ جمهوری اسلامی ۴۴ سالش است ولی کشور ایران ۷ هزار ساله‌ و ما در حال از بین بردن منابع آبی نسل‌های بعدی هستیم.
مصداق این سیاست‌های غلط چه اقداماتی است؟
همین که سیاست‌های جاری کشور در مصرف آب برای کشور بسیار خطرناک است. اگر این سیاست‌ها ادامه پیدا کند تا سال ۱۴۲۰ آب‌های زیرزمینی ما تمام شده است؛ به خصوص تغییرات اقلیمی این موضوع را تشدید می‌کند. همه دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و تالاب‌ها خشک شده است. تغییر اقلیم وجود دارد ولی مصرف آب ایران روز‌به‌روز به‌جای اینکه کمتر شود، بیشتر می‌شود که این پتانسیل وجود ندارد. ادامه این روند یعنی مرگ کشور به لحاظ اکولوژیکی. از بُعد زیست محیطی می‌گویم؛ یوزپلنگ چرا از بین می‌رود؟ به علت اینکه ۱۰ قلاده‌اش در تصادف کشته شده‌اند، از بین نرفته است؛ به این علت از بین رفته که غذای آن از بین رفته است. خوراک یوزپلنگ خرگوش و جبیراست. به علت عدم بارندگی و خشکسالی و نبود آب علف‌ها از بین رفتند و کم شدند یا فشار بر مراتع. علف از بین برود خرگوش و جبیر و آهو از بین می‌روند؛ با از بین رفتن اینها یوزپلنگ هم از بین می‌رود. یعنی آب در محیط‌زیست و تمدن سرزمینی تعیین‌کننده است. کسانی که موافق با مصرف بیش از حد آب در کشور هستند، دوستان دشمنان ما هستند.
کسانی که این شایعات را مطرح می‌کنند در خط سرویس‌های بیگانه هستند؛ چون اصلی‌ترین مشکل آب است؛ دشمن می‌خواهد منابع آبی این سرزمین تمام شود. وقتی منابع آب تمام شود، کشور تسلیم شده است.
شما چندین سال وزیر کشاورزی بودید و ۴ سال هم رییس سازمان حفاظت محیط زیست بودید.
موضع من برای سال ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ است. مساله و مشکل آب، از قانون توزیع عادلانه مصوب ۱۳۶۱ است. آب یک مساله حیاتی است؛ مثل بودجه است. قانون سال ۱۳۶۱ تمام اختیارات آب را سپرده به وزیر نیرو. چون وزیر زیر فشار نمایندگان مجلس بوده‌اند و همیشه در شهرستان‌ها و همه ‌جا دنبال آب هستند. وزیر زیر فشار نماینده قرار می‌گیرد و تسلیم می‌شود. آن قانون حتما باید اصلاح شود. تصمیم‌گیری درباره تخصیص آب باید در یک شورایی و جایی که نماینده دسترسی نداشته باشد، سیاستگذاری شود و اجرایش به وزارت نیرو برود.
شورای عالی آب که وجود دارد…
شورای عالی آب هیچ کاره است. قانون توزیع عادلانه آب مصوب اسفند ۱۳۶۱ حتما باید اصلاح شود. سیاست تخصیص آب، مثل سیاست تخصیص بودجه است و باید به سازمان برنامه و بودجه برود و در یک شورایی مثل شورای اقتصاد تصمیم‌گیری شود و بعد وزارت نیرو مجری باشد. اصل سیاست تخصیص آب است که در دست یک نفر بودن، غلط‌ترین سیاست است.
شما در دولت دوم روحانی رییس سازمان بودید؛ معاون رییس‌جمهوی بودید. چرا برای اصلاح قانون اقدامی نکردید؟
دولت‌ها زیر بار نمی‌روند.
بالاخره شما در دولت بودید؛ می‌توانستید اقدامی کنید.
پیشنهاد دادم؛ حتی در زمان وزارتم پیشنهاد دادم ولی کاری نکردند. بالاخره لایحه که می‌خواهد به مجلس برود، وزیر ذی‌ربط باید امضا کند و تا وقتی امضا نکند لایحه به مجلس ارسال نمی‌شود.
وزیر نیرو امضا نمی‌کرد؟
هیج وزیری اختیاراتش را نمی‌خواهد بدهد. مساله آب مثل بودجه است. بودجه را سازمان برنامه تصویب می‌کند و برای اجرا به خزانه ارسال می‌کند. من ۱۳ سال وزیر کشاورزی بودم اما لایحه را باید وزیر نیرو امضا کند.
این منطق قابل قبول نیست؛ چون بالاخره دولت، رییس‌جمهوری دارد؛ سیاستگذاری می‌شود و وزیر هم باید ملزم به تبعیت باشد چون موضوع نظر شخصی نیست.
وزرا قبول نمی‌کنند. آن زمانی که مخاطره‌آمیز نبود و منابع آب بیشتر از مصرف بود می‌گفتیم غلط است. تخصیص آب در اختیار یک وزیر است و وزیر هم زیر فشار ۳۰۰ نماینده. یک مساله‌اش این است و مساله دیگر این است که سیاست‌های توسعه پایدار سازمان ملل را به رسمیت نشناخته‌ایم و عمل نمی‌کنیم. اگر عمل کنیم نیازی به این کارها نیست. مشکلات ما اینهاست و دشمنان از این نقطه ضعف حداکثر استفاده را می‌کنند. منابع آب زیرزمینی ما تقریبا تمام شده است. ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال تغذیه داریم و ۵۰ میلیارد مترمکعب در سال استفاده. آب‌های شیرین فسیلی‌مان هم تمام شده است. مصوبه سازمان ملل در ۱۹۹۷ می‌گوید کشورها حق دارند حداکثر ۴۰ درصد از منابع آبی زیرزمینی‌شان را استفاده کنند ولی ما ۱۰۰ درصد را داریم استفاده می‌کنیم.
در دولت‌ها مهندس موسوی کلا ۲ میلیارد مترمکعب مصرف مازاد داشتیم. در دولت هاشمی ۸ میلیارد مترمکعب؛ دولت خاتمی ۳۲ میلیارد مترمکعب؛ دولت احمدی‌نژاد ۷۶ میلیارد مترمکعب و در دولت روحانی ۷۲ میلیارد مترمکعب شد. قدری کم شد اما همان ۳۲ میلیارد مترمکعب هم منابع‌مان را تمام می‌کرد ولی ممکن بود ۳۰ سال دیگر تمام شود. منابع آبی زیرزمینی‌مان و حتی فسیلی‌هایش تقریبا به اتمام رسیده است.
خب تکلیف چیست؟
باید مصرف کم شود. دشمنان مخالف کم شدن مصرف هستند تا کشور از هم بپاشد.
دشمن یک بحث است و مدیریت و کارشناسی بحث دیگر. بالاخره کسی که مدیریت چنین موضوعی را برعهده دارد، قاعدتا منطق و عقلی هم دارد!
مساله فنی است؛ مثل کسری بودجه است. الان همه اقتصاددان‌ها می‌گویند کسری بودجه و برداشت اضافی از منابع و چاپ پول بیش از حد اقتصاد کشور را بهم می‌ریزد ولی ناچارند و این کار را می‌کنند. آب هم همین است.
در مورد آب هم ناچار هستند؟
بله؛ چون پول ندارند مواد غذایی بخرند، برداشت زیاد می‌کنند. کسی که برداشت می‌کند آینده و ۱۴۲۰ را نمی‌بیند. ولی من می‌بینم … تا در سال ۱۴۱۵ تا ۱۴۲۰ سفره‌های آب کشور از بین برود. ببینید اگر آب عربستان تمام شود مشکلی ندارد؛ جمعیتش ۳۰ میلیون نفر است و سالانه می‌تواند ۳۰ میلیارد دلار غذا وارد کند. ولی ما ۸۵ میلیون نفریم؛ نمی‌توانیم ۸۵ میلیارد دلار غذا وارد کنیم. مردم گرسنه را در کشور چگونه می‌خواهید حفاظت کنید؟ مساله آب، مساله از هم پاشیدگی کشور و ملت است.
من هم تا سال ۱۳۷۱ متوجه مساله آب نبودم و از سال ۱۳۷۲ گفتم کشت دوم ممنوع است. تا جایی که به من مربوط می‌شد این بود؛ ولی وقتی سیاست‌های کلان کشور طوری است که نیاز به غذا است و پول هم نیست، چه کاری می‌توانند انجام بدهند؟ در این شرایط فشار به مصرف می‌آورند اما چه بخواهیم و چه نخواهیم مصرف اضافه می‌شود. پاشنه آشیل کشور آب است. ۹-۸ درصد مصرف آب در صنعت و شرب و بهداشت مصرف می‌شود و ۹۰ درصد آن در کشاورزی است. طبق نظر دشمن، تداوم مصرف آب در این بخش و اضافه کردن مصرف، نباید کم شود.
کشور یک‌سری نهادهای بالادستی دارد؛ کسانی که در چنین نهادهایی هستند هم متوجه موضوع نیستند؟
خب اشتباه می‌کنند؛ مثل سیاست پولی است. همه مقامات می‌دانند که چاپ پول در درازمدت به ضرر کشور است؛ اما انجام می‌شود. سیاست چاپ پول را می‌شود اصلاح کرد، اما آب تمام شود هیچ کاری نمی‌شود کرد.
سوال من هم همین است! چرا در نهادهای بالادستی تشخیص نمی‌دهند؟
آنهایی که هستند باید تشخیص بدهند. دشمن تشخیص داده که چه کسی مانع از اهدافش می‌شود و بابت همین این کارها را می‌کند. یکی از آنها من هستم؛ امثال من که آب و اقتصاد و سیاست‌های جاری را بفهمند حداکثر ۳۰ نفر بشوند. امروز سیاست‌های بین‌المللی را می‌توان اصلاح کرد؛ تحریم‌ها برداشته شوند و کسری بودجه حل می‌شود و درآمدها اضافه شده و… اما این سیستم آب تا ۱۰ سال آینده ادامه پیدا کند کشور از لحاظ آبی ورشکسته است و راه برگشتی نیست.
و اگر اصلاح شود؟
اگر مصرف آب به ۶۰ – ۵۰ میلیارد مترمکعب برسد می‌توانیم تداوم داشته باشیم اما اگر همین راه و روش را ادامه بدهیم دیگر باید با ۲۰ میلیارد مترمکعب کشور اداره شود که صرف صنعت و شرب می‌شود. من هم اگر جای دشمن بودم روی همین موضوع انگشت می‌گذاشتم.

 

پاسخ دهید

Your email address will not be published. Required fields are marked *