نقد و ارزیابی کتاب مدل مفهومی مقاوم سازی اقتصادی مبتنی بر ادبیات متعارف در تطبیق با اندیشه مقام معظم رهبری
اله مراد سیف / کتاب در صدد بوده که پیوندی مفهومی میان مقاوم سازی اقتصادی در ادبیات متعارف، با اقتصاد مقاومتی در اندیشه مقام معظم رهبری برقرار سازد که به رغم تلاش خوب نویسندگان نتیجه در مجموع کمتر موفقیت آمیز بوده و بیشتر شکلی التقاطی از دو مفهوم را به نمایش گذاشته است .
اله مراد سیف[۱]
ﻣﻌﺮﻓﯽ و ﺗﻮﺻﯿﻒ اﺛﺮ و ارزﯾﺎﺑﯽﺷﮑﻠﯽ آن
اثر : عادل پیغامی – مصطفی سمیعی نسب – یاسر سلیمانی
مشخصات کلی :
کتاب که در سال ۱۳۹۵ در دانشگاه امام صادق (ع ) انتشار یافته در ۲۵۷ صفحه تنظیم شده که تنها ۱۰۲ صفحه آن متن کتاب بوده و ۱۵۰ صفحه از مابقی صفحات به ضمائم اختصاص دارد . همچنین کتاب مشتمل بر سخن ناشر در ۳ صفحه ، مقدمه نویسندگان در ۶ صفحه ، فصل اول در ۳۰ صفحه ، فصل دوم در ۲۳ صفحه ، فصل سوم در ۱۵ صفحه و فص چهارم در ۸ صفحه می باشد. هر فصل با یک مقدمه کوتاه شروع و با یک نتیجه گیری مختصر و نیز ۶ خط پیشنهاد برای تکمیل و مطالعات بعدی به پایان می رسد . ضمائم شامل سیاست های کلی نظام در ۵۸ صفحه و جداول کدگذاری شده داده بنیاد در ۷۳ صفحه می باشد . کتاب بیشتر شکل گزارش علمی داشته و یک کتاب تالیفی به حساب نمی آید . در مجموع کتاب تلاش داشته پیوندی مفهومی میان مقاوم سازی اقتصادی در ادبیات متعارف با الگوی اقتصاد مقاومتی در اندیشه مقام معظم رهبری برقرار کند که چندان در این مورد موفق نبوده و نتیجه بیشتر شکلی التقاطی به خود گرفته است .
ویژگی های فنی اثر:
کتاب قطع وزیری داشته و آرم دانشگاه امام صادق (ع) را بر جلد خود دارد . از طرح روی جلد برداشت خاصی نمی توان داشت . پشت جلد نیز مشتمل بر نام کتاب و نویسندگان به انگلیسی و جملاتی از متن کتاب به فارسی می باشد . متن کتاب صفحه آرایی خاصی نداشته و کیفیت نمودارها متوسط و در برخی موارد مانند نمودار قطاعی صفحه ۳۴ از کیفیت ضعیفی برخوردار است . در مجموع کیفیت چاپ در تراز دانشگاه امام صادق (ع) نیست و می توانست بسیار بهتر باشد .
ویرایش ادبی :
کتاب به لحاظ ویرایشی ایراداتی داشته و جای جای آن جملات طولانی ، بعضاً نامفهوم و فاقد ساختار ادبی مناسب دیده می شود . برای مثال به جمله زیر می توان اشاره کرد :
در خلال چارچوب تاب آوری P.E.O.P.L.E.S هر بُعد و شاخص های آن ، یا شرایط عملکرد و / یا خدمت توسط لایه های سیستم اطلاعات جغرافیایی از منطقه مورد علاقه، به عنوان نمونه، پیشنهاد و مثالی در شکل ۶ آمده است . (صفحه ۵۱)
روشن است که این جملات ترجمه ناقص متن انگلیسی بوده است . درکتاب از اصطلاح شکل و نمودار به جای هم استفاده است و منطق نام گذاری به شکل یا نمودار روشن نیست . در حالی که نمودارها و شکل ها یک شماره ای شماره گذاری شده است ، جداول دو شماره ای هستند ولی در هر چهار فصل شماره جداول با ۱ شروع می شود (یعنی ۱-۱ و ۱-۲ و ۱-۳ و …)، دلیل این مطلب روشن نیست . در پانوشت ها معادل انگلیسی اصطلاحات (غیر از معادل اسامی خارجی که نیامده ) و نیز برخی توضیحات آمده است .
ارجاع دهی و منابع :
ارجاع دهی نسبتا کامل است و از روش درون متنی برای آن استفاده کرده اند . منابع نیز بویژه در منابع خارجی از تنوع لازم برخوردارند . منابع فارسی البته چندان زیاد نیستند .
- تحلیل محتوی اثر :
نظریه کلی :
این کتاب را نمی توان کتابی تالیفی قلمداد کرد و بیشتر شکل گزارش تحقیق دارد و از همین جهت است که ضمائم آن از متن بیشتر است (۱۵۰ صفحه در مقابل ۱۰۰ صفحه). از جهت ارزش علمی تلاش نویسندگان درمطالعه مدل های تاب آوری در اقتصاد متعارف دنیا قابل تقدیر است . با این حال استفاده مناسبی از این ادبیات نشده و تلاش نویسندگان برای ایجاد آشتی میان مفهوم تاب آوری در اقتصاد متعارف با اقتصاد مقاومتی در اندیشه مقام معظم رهبری چندان موفقیت آمیز نبوده است . در این رابطه ایرادات اساسی به شرح زیر است :
- مفهوم تاب آوری در ادبیات متعارف دامنه وسیعی از مسایل را شامل می شود که در بسیاری از الگوهای آن و از جمله الگوی انتخابی نویسندگان ، اقتصاد را در حاشیه قرار می دهند .
- در جایی که اقتصاد متعارف مفهوم تاب آوری اقتصادی را استفاده می کند منظور شرایط انعطاف پذیری اقتصادی در برابر تکانه هایی است که از شرایط تجارت آزاد و آزادی مبادلات کالا و سرمایه گریبانگیر اقتصادهای ادغام شده در اقتصاد جهانی می شود که کاملا با شرایط ما که به دنبال مقاوم سازی در برابر تکانه های سیاست ساخته ناشی از تحریم ها هستیم متفاوت است .
- الگوی انتخابی نویسندگان بنا به اعتراف کتاب برای حوادث و فجایع اجتماعی کاربرد دارد .
- اقتصاد مقاومتی در اندیشه مقام معظم رهبری معطوف به حوزه اقتصاد و در عین حال فراتر از تاب آوری است. اگرچه تاب آوری را هم شامل می شود.
- نویسندگان سیاست های کلی تدوین شده در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ابلاغی از جانب مقام معظم رهبری را معادل اقتصاد مقاومتی در اندیشه مقام معظم رهبری فرض کرده اند در حالی که اندیشه معظم له در خصوص اقتصاد مقاومتی منحصر در سیاست های کلی نیست . با این که سیاست های کلی را رهبری تایید و ابلاغ می کنند لیکن نمی توان این دو را (آن گونه که نویسندگان کرده اند) کاملاً معادل هم فرض کرد .
- لزومی به انطباق دادن اندیشه مقام معظم رهبری با یک مدل خارجی که خواستگاه کاملا متفاوتی دارد نبوده و نیست . این کار نه چیزی بر غنای اندیشه مقام معظم رهبری می افزاید و نه مشکلی را از ج.ا.ایران حل می کند.
- اصرار بر تلفیق دو دیدگاه نتیجه ای التقاطی داشته و دارد و چون حجیّت لازم را ندارد، پیاده سازی آن را نیز با مشکل مواجه خواهد کرد .
عنوان کتاب ایرادات فوق را به خوبی آشکار می سازد . همه می دانیم که مقام معظم رهبری نظر مثبتی به نظریه های اقتصاد متعارف ندارند و این را صراحتاً در موارد متعدد اعلام فرموده اند . در این صورت چگونه توجیه دارد که کتابی با عنوان « مدل مفهومی مقاوم سازی اقتصادی مبتنی بر ادبیات متعارف در تطبیق با اندیشه مقام معظم رهبری» انتشار داده شود .
ایراد دیگر عنوان کتاب آن است که اساساً متن کتاب ربط زیادی به مقاوم سازی اقتصادی نداشته و بحث اصلی آن تاب آوری اجتماعی است که البته مولفه های اقتصادی راهم شامل می شود ، لیکن توجه به مولفه اقتصاد در مدل های مذکور نیز از جهت آثار اجتماعی آن است .
فصل اول :
فصل اول با عنوان « مروری بر ادبیات تاب آوری و معرفی مدل های تاب آوری اقتصادی در عرصه اجتماع» ناظر به مفهوم شناسی تاب آوری و مدل های مختلف اندازه گیری آن است . جدول ۱-۱ در صفحه ۲۵ به خوبی نشان میدهد که مفهوم تاب آوری بیشتر در زمینه های زیست شناسی و اجتماعی مورد نظر بوده و تنها در دو مورد قلمرو آن در کارهای «بریگاگلیو» و «رُز» اقتصادی بوده است . مدل مختار نویسندگان برای بررسی تطبیقی نیز بنا به اعتراف کتاب مدلی مربوط به سنجش تاب آوری فاجعه در سیستم های اجتماعی است . این که این مدل همه ابعاد را ملاحظه کرده است (اگر هدف ما سنجش تاب آوری اقتصادی باشد) ، لزوماً مزیت آن نمی تواند باشد . از ۷ بُعد مطرح شده در مدل مختار نویسندگان، ۶ بُعد آن غیر اقتصادی و تنها بُعد اقتصادی آن هم با عنوان توسعه اقتصادی در مدل حضور دارد . (صفحه ۴۵) . لذا جامعیت این مدل دلیل خوبی بر انتخاب آن برای هدفی که نویسندگان داشته اند نمی باشد و اقتصاد مقاومتی را نمی توان از آن نتیجه گرفت .
فصل دوم :
فصل دوم با عنوان «استخراج مدل مفهومی اقتصاد مقاومتی در عرصه اجتماع بر اساس سیاست های کلی ابلاغی نظام توسط مقام معظم رهبری» به توضیح انتخاب ۵۱ مورد از سیاست های کلی نظام (توجه کنید نه لزوماً سیاست های کلی اقتصادی نظام) و تشریح روش داده بنیاد برای تحلیل مفهومی آنها پرداخته است . دلیل این که چرا تنها سیاست های کلی اقتصادی نظام مبنا قرار نگرفته روشن نیست ، لیکن نگفته مشخص است که مدل انتخابی نویسندگان ،آنها را به چنین مسیری هدایت کرده است . در واقع (احتمالاً)، به تعبیر کتاب، «جامعیت» مدل انتخابی اقتضا داشته که حتی سیاست های اطلاع رسانی هم مورد تحلیل قرار گیرند . در ادامه این فصل جدول مفاهیم استخراجی در مرحله اول ، نموداری از ابعاد تاب آوری در اندیشه مقام معظم رهبری ، جدول مفاهیم استخراجی در مرحله دوم، نمایی از مقولات در مرحله دوم و توضیح مختصری پیرامون مفاهیم و مقولات افزایش یافته در مرحله دوم آمده است .
فصل سوم :
فصل سوم با عنوان «بررسی تطبیقی سازگاری اندیشه های مقام معظم رهبری با مدل مختار تاب آوری اقتصادی در عرصه اجتماع و ارائه یک مدل مقاوم سازی اقتصادی در عرصه اجتماع» تنظیم شده است . نویسندگان با تکراری که در متن مشهود است اصرار دارند که «تاب آوری در عرصه اجتماع» را مورد توجه قرار دهند . در کتاب این عبارت را گاهی «مقاوم سازی اقتصادی در عرصه اجتماع» هم نام نهاده اند . این بیشتر به نظر می رسد بدان خاطر باشد که از اتهام فراتر رفتن از عرصه اقتصادی خود را تبرئه کنند . در حالی که با این تعبیرات ایراد برطرف نمی شود . همچنین ، تاب آوری اقتصادی هم با مقاوم سازی اقتصادی (اگر اندیشه مقام معظم رهبری بخواهد مبنا باشد )کاملاً یکی نیست . مثال روشن آن مدیریت مخاطرات در برابر تحریم های دشمن است . درهیچ یک از الگوهای تاب آوری این مورد وجود ندارد . اساساً اندیشه اقتصاد متعارف در فضای آزادی اقتصادی و تجارت آزاد مطرح می شود و منظور آنها از تاب آوری ایجاد شرایط انعطاف پذیری در برابر بحران ها و تکانه های ناشی از جریان آزاد کالا و سرمایه است . درمقابل، مطالبه مقام معظم رهبری و متن سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مدیریت مخاطرات اقتصادی ناشی از تحریم است . لذا ،تلاش برای یکی دانستن این دو مفهوم یعنی تاب آوری در اقتصاد متعارف با اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران «به راه بادیه رفتن»ی است که ممکن است از «نشستن باطل» نیز بهتر نباشد .
به هر صورت آنچه در فصل سوم انجام شده است تلاش برای انطباق دادن «الگوی تاب آوری در برابر فاجعه» با الگوی تاب آوری بدست آمده از سیاست های کلی نظام ج.ا.ایران بوده است . این تلاش از طریق انطباق ابعاد و مولفه ها صورت گرفته و نتیجه آن به اختصار گزارش شده است .
فصل چهارم :
فصل چهارم با عنوان « بیان دلالت های سیاستی و ارائه نتیجه گیری و پیشنهادات » مجموعا در ۸ صفحه تنظیم شده است. در این فصل توضیح داده شده (و بهتر است گفته شود تکرار شده) که مدل انتخابی فصل دوم پس از طی مرحله انطباق سنجی ، چگونه و از طریق چه مولفه هایی کامل شده است . در بحث دلالت های شکلی به نوعی در حاشیه بودن بُعد اقتصادی مدل را توجیه کرده و معتقد است : « سهم بُعد توسعه و پیشرفت اقتصادی در مولفه های اصلی و میانی بیش از سایر ابعاد است و شاید بتوان گفت که سهم و وزن این بُعد نشان گر اهمیت مسایل اقتصادی در توسعه و مقاوم سازی جوامع و اجتماعات است» . در بحث دلالت های محتوایی نیز مولفه های اضافه شده به مدل اولیه توضیح داده شده است. مطالب این فصل با نتیجه گیری دو صفحه ای و برخی پیشنهادات در صفحه آخر به پایان رسیده است .
- ارزیابی نهایی اثر :
ویراستاری کتاب از ایراداتی مانند ظاهر طبع ، وجود برخی اغلاط نگارشی و نیز برخی کاستی ها در شماره گذاری جداول و نامفهوم بودن برخی نمودارها و نیز برخی ترجمه های ویراست نشده در متن و عدم معادل گذاری برای برخی اسامی رنج می برد . با این همه ، کتاب از پشتوانه یک تتبع علمی و پژوهشی بهره گرفته است و تلاش داشته الگویی مورد اتفاق و بومی شده از تاب آوری و (به تعبیر نویسندگان) از مقاوم سازی اقتصادی ایجاد کند، لیکن در این مورد چندان موفق نبوده و الگوی تولید شده را تنها می توان الگویی برای سنجش تاب آوری اجتماعی نام نهاد که کاملاً متفاوت از الگوی اقتصاد مقاومتی است. همچنین وضعیت ظاهری کتاب بیشتر به یک گزارش علمی شباهت دارد که بر نتیجه آن نیز ایراداتی قابل طرح است . اگر نویسندگان تنها الگوهای تاب آوری مورد مطالعه خود را به تفصیل به زیور قلم می آراستند ، نتیجه بهتری برای خواننده حاصل می شد و کتاب بهتری تولید می شد .
[۱] . دانشیار اقتصاد دانشگاه جامع امام حسین (ع)