تولید رمز ارزها : فرصت ها و تهدیدات
اله مراد سیف / واقعیت این است که فنآوری اطلاعات با سرعت غیر قابل کنترل در حال پیشرفت است . از جمله مصادیق این پیشرفت فنآوری «زنجیرهی بلوکی» یا بلاک چین است که در آینده ای بسیار نزدیک به انقلابی واقعی در عصر اطلاعات منجر خواهد شد که ماهیت مبادلات را تغییر داده و نقش دولت ها یا هر نهاد دیگری را در کنترل و نظارت بر مبادلات حذف خواهد کرد.رمزارز یک نوع دارایی مالی است که بر بستری دیجیتال، غیر متمرکز و شفاف «زنجیرهی بلوکی» یا بلاک چین موجودیت مییابد. ایران به دلیل پایین بودن قیمت انرژی و برق و یارانه ای بودن آن از کشورهای رده اول در جذابیت تولید رمز ارزها می باشد . هم اکنون استخراج رمز ارزها در هیأت دولت به تصویب رسیده و اعطای مجوز فعالیت استخراج آنها به وزارت صنعت واگذار شده که دستورالعمل اعطای مجوز فعالیت در این حوزه در حال تدوین می باشد . اما مساله اصلی این است که به دلیل آن که تولید رمز ارزها استعداد اندکی برای تبدیل شدن به یک فعالیت اقتصادی شناسنامه دار را دارد، این مخاطره جدی وجود دارد که قاچاق برق صنعتی در قالب تولید این رمز ارزها نیز به فهرست قاچاق های صادراتی ما اضافه شود، بدون این که بتوان بر محصول این فرایند نظارت و کنترل قانونی داشت و از منافع آن در اقتصاد ملی بهره مند شد .
اگرچه مسکوت گذاشتن ماجرا دردی را دوا نمی کند و ضابطه مند کردن تولید رمز ارزها لازم است، لیکن این امر مانند شمشیر دو لبه ای می تواند عمل کند که ضمن ایجاد بستر قانونی برای برخی از فعالان در این رشته ، با دادن مجوز واردات دستگاههای تولید کننده رمز ارز، فرصت مناسبی را در اختیار آنها که دسترسی به برق صنعتی یارانه ای دارند برای سودجویی فراهم سازد . در این صورت، نتیجه خالص این ماجرا پرکردن جیب سود جویان از منابع عمومی خواهد بود و قاچاق برق یارانه ای خواهد بود . از این جهت، توجه به همه ابعاد این پدیده نوظهور و استفاده از نظرات مشورتی کارشناسان برای تدوین قوانین ، دستورالعمل ها و آیین نامه های اجرایی از اهمیت زیادی برخوردار است.
همچنین، از جمله موارد مرتبط با تولید رمز ارزها به رسمیت شناختن این محصول این فرایند به عنوان یک «دارایی» و مجاز دانستن «مبادله» آن در فضای مجازی است . با توجه به این که بر خرید و فروش آن نمی توان کنترل و نظارت خاصی اعمال نمود ، کنترل خروج سرمایه ها از کشور از این طریق نیز امکان پذیر نبوده و می تواند برای نظام ارزی فعلی که با مدیریت مصارف ارزی و بستن راههای خروج سرمایه و انتقال ارز از کشور به نوعی ثبات نسبی دست یافته است مخاطره آمیز باشد . به طور مشخص، با توجه به این که هم اکنون قریب ۲۰ میلیارد دلار ارز خانگی وجود دارد که به دلیل بسته بودن مسیرها و غیر قانونی اعلام شدن انتقال ارز به خارج در نزد خانوارها بلوکه شده است . اگر این افراد بتوانند این ارزهای خانگی را با بیت کوین یا هر رمز ارز دیگری به صورتی قانونی مبادله کنند ، انتقال این حجم از ارزش به خارج از طریق واگذاری این رمز ارزها به راحتی صورت خواهد گرفت . در این صورت دلارها از خانوارهایی که در انتقال فیزیکی آنها به خارج اجتناب کننده از ریسک هستند، بودن این که بانک مرکزی امکان کنترل داشته باشد ، به دست اشخاصی رسیده است که در این امر تبحر دارند و راههای انتقال فیزیکی دلارها را راحت تر می توانند پیدا کنند . نتیجه نهایی تخلیه ارزهای داخلی به خارج و نوعی خروج سرمایه و منابع ارزی کشور در شرایط خطیر فعلی است .
لذا ، قبل از این که قوانین مرتبط با این دارایی جدید تدوین شود، به سختی می توان تصور کرد تولید آن مجاز شناخته شود . آنچه هم اکنون شاهد آن هستیم نوعی شتابزدگی در این امر است که می تواند مساله را پیچیده تر کرده و حل آن را در آینده دشوارتر سازد . اظهار نظرهای بسیار پراکنده مسئولین ،از غیر مجاز بودن مبادله رمز ارزها تا تشویق به تولید و نیز اظهار امیدواری برای استفاده از آنها در دور زدن تحریم ها، همه حکایت از نوعی آشفتگی در این موضوع دارد .
باز هم تاکید این نکته لازم است که همه آنچه در بالا بیان شد به این معنی نیست که نباید رمز ارزها به رسمیت شناخته شوند، بلکه بحث اصلی پرهیز از شتاب زدگی در این امر و بررسی همه جوانب آن است . در بسیاری از کشورها نیز هم اکنون رمز ارزها وجود دارند ، تولید و مبادله می شوند، ولی هنوز بانک های مرکزی مربوطه آن را به رسمیت نمی شناسند . صحبت این است که به اصطلاح از هول حلیم داخل دیگ نیفتیم و مطالعه نشده چنین پدیده پیچیده ای را قانونی اعلام نکنیم .