آینده پژوهی اقتصادی

 

آینده پژوهی محیط اقتصادی

مقدمه

بررسی و شناخت آینده، از نیازهای اساسی سازمان های امروزی برای بقا در محیط به شدت رقابتی و با تغییرات گسترده می باشد. ضرورت نقش آینده نگاری در مهار کردن و مدیریت بحران ها در آینده است. امروزه سرعت سرسام آور تغییرات ، روش های سنتی را در مواجهه با این تغییرات ناکارآمد ساخته و جامعه ای را که نتواند با این تغییرات همگام شود، زیر چرخ عظیم خود از میان خواهد برد. در مورد آینده هیچ چیز قطعی و یقینی وجود ندارد و این از اصول اولیه آینده پژوهی است اما انسان میتواند در سرنوشت آینده تاثیرگذار باشد. امروزه آینده پژوهی فراتر از پیش بینی و شناخت تغییرات آینده،  به آینده نگاری نیز پرداخته است. برنامه ریزی راهبردی زمینه ای برای عملی ساختن تفکر راهبردی و هدایت عملیات است که منجر به تحقق نتایج مشخص و برنامه ریزی شده در آینده می گردد. به همین منظور، شاید بتوان بزرگترین هنر آینده اندیشی و آینده پژوهی را ایجاد آمادگی برای رویارویی با آینده دانست. بزرگترین دستاورد دانش نوپای آینده پژوهی این است که امروز به خوبی درک می کنیم فرآیند تکامل آینده، بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان آن را پیشگویی کرد. در این گزارش با استناد به گزارشات مختلفی که توسط مراکز معتبر جهانی انجام شده است وضعیت اقتصادی آینده اقتصادی جهان تا افق های ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰ میلادی با نگاه به جایگاه جمهوری اسلامی ایران به اختصار منعکس شده است .

پنج ابر قدرت حاکم بر جهان در سال ۲۰۵۰ میلادی[۱]

در ۳۰ سال آینده، اغلب قدرت‌های اقتصادی جهان کشورهایی خواهند بود که امروز جزو کشورهای در حال توسعه هستند، کشورهایی که از قدرت‌های فعلی مثل آمریکا، ژاپن و آلمان پیشی خواهند گرفت.

برگزیت، ویروس کرونا و تعرفه‌های تجاری ممکن است باعث ایجاد مشکلات اقتصادی شوند، ولی پیش‌بینی می‌شود که در چند دهه آینده اقتصاد جهانی حتی با وجود این مشکلات به سرعت رشد کند. تخمین کارشناسان این است که بازارهای جهانی تا سال ۲۰۵۰ دو برابر می‌شود، در حالی که طبق پیش‌بینی سازمان ملل متحد، جمعیت جهان در همین بازه ۲۶ درصد بیشتر رشد نخواهد کرد.

این رشد اقتصادی باعث تغییرات بسیاری خواهد شد. پیش‌بینی آنکه این تغییرات دقیقاً چه خواهد بود آسان نیست، اما بسیاری از اقتصاددانان در یک مورد هم نظرند: اینکه بازارهای در حال رشد امروز، ابرقدرت‌های اقتصادی فردا خواهند بود.

شرکت خدمات حرفه‌ای بین‌الملل (PwC) در گزارشی با عنوان “جهان در سال ۲۰۵۰” پیش‌بینی کرده در سی سال آینده شش کشور از هفت اقتصاد بزرگ جهان اقتصادهای نوظهور امروز باشند. در مقابل، قدرت‌های اقتصادی امروز به رتبه‌های پایین‌تر خواهند رفت: آمریکا از رتبه ۲ به ۳ ، ژاپن از رتبه ۴ به ۸ و آلمان از رتبه ۵ به ۹. براساس این گزارش، طی سه دهه آینده حتی اقتصادهای نسبتاً کوچکتری مانند ویتنام، فیلیپین و نیجریه نیز جهشی قابل ملاحظه در رده بندی اقتصادها خواهند داشت.

در این گزارش با ساکنان پنج کشوری که پتانسیل بالای رشد دارند گفتگو شده است تا بیان کنندکه آنها چگونه با این تغییرات سریع کنار می‌آیند، زندگی در این مناطق چه مزایایی برایشان دارد، و به مرور که اقتصاد کشورشان رشد می‌کند با چه مشکلاتی روبرو میشوند.

چین

اگر مبنای محاسبه برابری قدرت خرید (PPP) باشد که تفاوت سطح قیمت در کشورهای مختلف را در نظر می‌گیرد، چین هم اکنون بزرگترین اقتصاد جهان است. در چند دهه گذشته، قاره آسیا غول اقتصادی کم نداشته، اما اقتصاددانان بر این باورند که این تازه اول کار است.

شهروندان چین زیرورو شدن اقتصاد را جلوی چشم‌شان می‌بینند. روان کول، نویسنده مجموعه کتاب‌های “چینی در یک دقیقه” می‌گوید: “خانه من در پارک صنعتی سوژو طی چند سال گذشته پر از مرکز خرید پر زرق و برق و پارک و رستوران و ترافیک شده. در حالیکه پانزده سال پیش که من برای اولین بار به چین آمدم، تمام این منطقه باتلاق و زمین کشاورزی بود. همه جای چین داستان همین است. کل کشور در حال تغییر است.”

این تغییرات باعث جذب کارآفرینان شده، و همینطور افرادی که در میانه این رشد ظاهراً بی پایان به دنبال فرصتی برای پول درآوردن هستند. بسیاری از این کارآفرینان تازه کار از شانگهای شروع می‌کنند که بزرگترین شهر چین است.

جان پابون، بنیانگذار آمریکایی شرکت مشاوره فولکروم در شانگهای، می‌گوید: “ذهنیت حاکم بر شانگهای کارآفرینی و تجاری است. از خرده فروشان در بازارهای ماهی و گوشت شهر تا موتورسوارهایی که مدام پشت چراغ قرمز بوق می‌زنند و کسانی که تا آخر شب در دفترها مشغولند، همه به فکر پیشرفتند.” اما بر خلاف نیویورک، شهری که پابون قبلاً در آن زندگی می کرده و به نظرش ساکنانش بسیار محافظه کار بودند، شهروندان اینجا “همیشه آماده‌اند حرفت را بشنوند و مشاوره درست بدهند”.

اما کسی که بخواهد اینجا زندگی کند باید زبان ماندارین یاد بگیرد. پابون می‌گوید: “دانستن زبان دیگر مزیت نیست. بدون ماندارین اینجا کاری از پیش نمی‌برید. در محافل اجتماعی و فرهنگی هم همینطور. حتی ممکن است راهتان ندهند.”

هند

بر اساس گزارش PwC، اقتصاد دومین کشور پرجمعیت جهان نیز در سه دهه آینده رشدی چشمگیر خواهد داشت – میانگین سالی پنج درصد، که بین کشورهای در حال توسعه از سریع‌ترین‌هاست. پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۵۰ میلادی، هند از آمریکا هم پیشی بگیرد و دومین اقتصاد بزرگ جهان بشود (با ۱۵ درصد از کل تولید ناخالص داخلی جهان). بعضی پیامدهای مثبت این رشد اقتصادی همین حالا نیز در زندگی هندی‌ها به چشم می‌خورد.

ساوراب جیندال ساکن هند است و مدیر اپلیکیشنی به نام تاک تراول. او می‌گوید: “از پایان قرن بیستم میلادی، من به معنای واقعی کلمه دگرگونی هند را پیش چشمان خود دیده‌ام. رشد اقتصادی سبک زندگی مردم را از جهات مختلف عوض کرده، از حال و هوای شهر گرفته تا برخورد مردم در جامعه و عادات روزمره. مثلا در ۱۵ سال گذشته کیفیت تلویزیون‌ها، تلفن‌های همراه و مدل خودروها به شکلی محسوس بهتر شده، امکان سفر هوایی به مراتب بیشتر شده و خانه‌ها لوکس‌تر شده‌اند.”

البته این پیشرفت‌ها بدون مشکل نبوده. هزینه زیرساخت‌های شهر تامین نمی‌شود. ماشین در خیابان‌ها بیشتر شده و چون مقررات مربوط به آلودگی هوا درست اجرا نمی‌شود، شهرهایی مثل دهلی نو آلوده‌تر از قبل شده‌اند. نکته دیگر اینکه این رشد اقتصادی در زندگی همه به یک اندازه تأثیر نداشته. جیندال می‌گوید: “بخش‌هایی از جامعه هنوز کیفیت زندگی بسیار پایینی دارند: محله‌های پرجمعیت و کثیف کنار برج‌های گران”.

نامیتا کولکارنی، وبلاگ نویسی در میسور، در این باره می‌گوید: “رشد یک کشور با توجه به میزان احترام به حقوق شهروندی آن کشور سنجیده می‌شود، بنابراین ما هنوز راه زیادی در پیش داریم. تا زمانی که زنان در فضاهای عمومی ایمن نباشند، ‘رشد اقتصادی’ پشیزی نمی‌ارزد.”

او معتقد است کسانی که می‌خواهند به هند مهاجرت کنند باید درست تحقیق کنند، مخصوصا به این دلیل که بخش‌های مختلف کشور با هم تفاوت چشمگیر دارند. می‌گوید: “اینجا هر ایالت زبان‌ها و غذاها و آداب و سنن مخصوص خود را دارد. من شخصا ایالات شمال شرقی را بیشتر دوست دارم.”

جیندال اضافه می‌کند که کسی نباید سعی کند سبک زندگی قبلی‌اش را در هند بازسازی کند، بلکه باید سعی کند راه و روش زندگی در اینجا را یاد بگیرد. می‌گوید: “سعی کنید خود را با هند وفق دهید، هند خود را با شما وفق نخواهد داد.”

برزیل

این غول اقتصادی آمریکای جنوبی در آینده پنجمین اقتصاد بزرگ جهان می‌شود و از ژاپن، آلمان و روسیه پیشی می‌گیرد. اقتصاد برزیل در چند دهه گذاشته به لطف منابع طبیعی فراوان این کشور به سرعت رشد کرده، اما برای کنترل فساد دولتی و تورمی که این کشور را در سال‌های اخیر گرفتار کرده مشکل دارد.

کایو برست که در برزیل به دنیا آمده می‌گوید: “من سرخوشی دوران رشد اقتصادی اواخر دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی را از نزدیک دیدم. در این دوران طبقه متوسط جدیدی در برزیل به وجود آمد. همه برزیلی‌ها به این معروفیت تازه یاب کشورشان که سخت هم به دست آمده بود می‌بالیدند. اما در همین دوران شهرهای بزرگی مثل ریودوژانیرو و سائوپائولو بسیار گران شدند. کار به جایی رسید که به نظر می‌آمد برزیل سریع‌تر از آنچه که باید رشد کرده. جاده و خط آهن و بندر و مسیرهای بازرگانی موجود پاسخگوی این رشد نبود.”

منابع طبیعی سرشار برزیل به رشد اقتصادی این کشور کمک کرده است . بعضی از این مشکلات باعث شده برزیل سریع‌تر از بسیاری کشورها خود را با فناوری روز وفق دهد. آنالیزا نش فرناندز که پیش از این در سائوپائولو زندگی می‌کرده می‌گوید: “در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، رشد بالا یعنی تورم بالا. برزیل برای اینکه از نقدینگی در برابر تورم محافظت کند، به فن آوری رو آورد. معادل بومی ابزارهایی مثل پل (PayPal) یا ونمو (Venmo) بیشتر از بیست سال است که بخشی از زندگی روزمره برزیلی‌هاست. حتی پیش از آنکه مردم تلفن هوشمند داشته باشند، روی دستگاه‌های خودپرداز از این امکانات استفاده می‌کردند.”

رکود اقتصادی سال ۲۰۱۶ میلادی ضربه سنگینی به برزیل زد. اما آنطور که در گزارشی از رویترز آمده، نشانه‌های رشد دوباره پدیدار شده و به نظر می‌رسد با روی کار آمدن دولت جدید در این کشور، سال ۲۰۲۰ سالی حیاتی برای اقتصاد برزیل باشد.(گزارش پیش از شیوع گسترده کرونا نوشته شده)

یکی از برزیلی‌هایی که برای این گزارش با او صحبت کردیم، سیلوانا فراپیر بود. او می‌گفت: “این کشور درگیر مشکلات اقتصادی است، اما قطعاً به سمت آینده‌ای روشن حرکت می‌کند. برزیل یکی از غول‌های جهان در معدن و کشاورزی و تولیدات صنعتی است، بخش خدمات هم استوار و روبه رشد است. ضمن اینکه سرمایه‌گذاری در بخش جهانگردی هم بیشتر شده.”

وضعیت اقتصادی هرچه باشد، آغوش برزیلی‌ها عموما به روی خارجی‌ها باز است، مخصوصا اگر زبان یاد بگیرند. سیلوانا فراپییر می‌گوید: “برزیل کشوری گرم و صمیمی است که از خارجی استقبال می‌کند. برزیلی‌ها کمتر فردگرا و بیشتر اجتماعی هستند. ذوق می‌کنند وقتی یک خارجی به فرهنگ و زبان آنها علاقه نشان می‌دهد. اگر زبان پرتغالی یاد بگیرید، دیگر انگار در خانه خودتان هستید.”

مکزیک

در گزارش شرکت فولکروم پیش‌بینی شده که مکزیک تا سال ۲۰۵۰ میلادی به اقتصاد هفتم دنیا بدل شود – یعنی چهار پله بالاتر از جایگاه فعلی. بخش عمده رشد مکزیک در سال‌های اخیر با تمرکز بر تولید و صادرات بوده، اگرچه شرایط اقتصادی کنونی جلوی رشد بیشتر را گرفته.

فدریکو آریتزوبالاگا که بلاگر سفر است و در پورتو بایارتا زندگی می‌کند می‌گوید: “درست است که اقتصاد مکزیک طی ده سال گذشته رشد کرده، اما نه آنقدری که فکر می‌کردم و قطعاً کمتر از آنچه می‌توانسته رشد کند. قیمت بنزین در هشت سال گذشته دو برابر شده، و ارزش پزو مکزیک در مقایسه با دلار آمریکا در ده سال ۵۰ درصد افت کرده. با این حال اگر فرصت شغلی مناسب پیدا کنید و سخت کار کنید، می‌توانید خوب پول دربیاورید، و قدرت خریدتان در مقایسه با کشورهای گران بیشتر خواهد بود. ”

خدمات بهداشتی و حمل و نقل در مکزیک به مراتب ارزان‌تر از آمریکا، کانادا و اروپا است. سوزان هسکینز آمریکایی که سردبیر ارشد سایت “زندگی بین‌المللی است و در ایالت بوکاتان مکزیک زندگی می‌کند می‌گوید: “من اخیرا مکزیکوسیتی بودم. کرایه اوبر به هر جای شهر چهار تا ده دلار بود.” در مکزیک هم مثل بسیاری از اقتصادهای در حال رشد، تأمین بودجه برای زیرساخت‌های شهری دشوار است. هرچند به گزارش رویترز، دولت مکزیک اعلام کرده در چهار سال آینده ۴۴ میلیارد دلار به این منظور اختصاص داده‌است.

بخش‌های مختلف مکزیک آب و هوا و فرهنگ متفاوت دارند. برای همین بومی‌ها به کسانی که قصد مهاجرت دارند توصیه می‌کنند درست تحقیق کنند و شهرهای مختلف را ببینند. با این حال، مهمان‌نوازی مردم کار را آسان می‌کند، به‌خصوص یادگیری زبان اسپانیایی را، که برای زندگی در مکزیک ضروری است.

هسکینز می‌گوید: “مردم اینجا هر کار از دستشان بر بیاید می‌کنند که کمک کنند راحت تر ارتباط برقرار کنید.”

نیجریه

نیجریه یکی از بزرگترین اقتصادهای آفریقا است. پیش‌بینی شرکت فولکروم این است که تا سال ۲۰۵۰ میلادی، نیجریه به طور متوسط سالی ۴.۲ درصد رشد می‌کند و از رده ۲۲ به رده ۱۴ اقتصادهای بزرگ جهان می‌رسد. دولت در نیجریه همواره معضل فساد داشته‌است. با این حال، روحیه کارآفرینی مردم اقتصاد کشور را جلو می‌برد. طبق گزارش “دیده بان کارآفرینی جهانی”، بیش از۳۰ درصد از مردم نیجریه یا کارآفرین جدید هستند یا مالک و مدیر کسب و کار خودشان – که از بالاترین‌ها در جهان است.

کولت اوتوشسو، مدیرعامل اکسلریت تی وی که در لاگوس زندگی می‌کند، می‌گوید: “اینجا فضا شلوغ و زنده است. مردم نیجریه سخت‌کوش هستند. کاملاً عادی است که یک نفر همزمان مشغول چند کار باشد. یعنی همیشه کاری در جریان است.”

حتی مشکلات کشور، مثل مشکل حمل و نقل عمومی، باعث ایجاد فرصت کاری شده. اوتوشسو می‌گوید: “اینجا یک اپلیکیشن برای پیک موتوری داریم که خیلی شبیه اوبر است. پیک موتوری همیشه بیشتر از بقیه راه‌های حمل و نقل استفاده می‌شده، اما در گذشته قابل اعتماد نبود. اما الان می‌توانیم حرکت موتورها را دنبال کنیم، دقیقاً همانطور که مسیر حمل و نقل و تحویل بار با اوبر ردیابی می‌شود.”

نیجریه‌ای‌ها عموما به آینده کشورشان خوشبین‌اند اما نگران فساد دولتی و سرمایه‌های خارجی هستند. چیزوبا آنیااوها، بنیانگذار اپلیکیشن گردشگری تروسولو، با اشاره به تاریخچه بهره برداری کشورهای دیگر از منابع طبیعی نیجریه، می‌گوید: “باید مراقب باشیم از کدام کشور پول می‌گیریم، به چه کسی اجازه می‌دهیم برای بهبود زیرساخت ها کمک مان کند، و در ازای این کمک‌ها چه تعهداتی به این افراد یا کشورها می‌دهیم.”

تازه واردان باید در لاگوس یا ابوجا زندگی کنند، هر دو شهر بزرگ‌اند و مدرسه‌های خوب و زندگی شبانه و غذای عالی دارند. درست مثل هر شهر بزرگ دیگر، مهارت‌های زندگی شهری در نیجریه هم مهم است. آنیااوها می‌گوید:”بهترین راه برای جا افتادن در اینجا این است که یک شخص مورداعتماد داشته باشید که اینجا زندگی کند. فهمیدن اینکه کسی مهاجر است آسان است. و این باعث می‌شود طعمه آسانی باشید. باید سعی کنید زیاد به چشم نیایید. احتیاط کنید، همیشه به محیط اطراف خود و افراد دورو برتان آگاه باشید.”

وضعیت ایران در ۲۰۵۰

به تازگی گزارشی از سوی موسسه پرایس‌واتر‌هاوس‌کوپر (  Price waterhouse Coopers ) (به اختصار PwC مستقر در لندن) منتشر شده که نشان می‌دهد بازارهای نوظهوری مانند هند و برزیل به طور فزاینده‌ای بر اقتصاد آمریکا و چین تاثیر گذاشته و آنها را به چالش خواهند کشید.

این گزارش بر اساس پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان، قدرت خرید مردم و نرخ ارز تنظیم شده و نشان می‌دهد ظهور این غول‌های اقتصادی جدید، تاثیر زیادی در توازن قدرت‌های جهان و جایگاه ایالات متحده دارد.طبق این گزارش، از چهار قدرت برتر جهان در سال ۲۰۳۰، سه کشور آسیایی می باشند و هیچ کدام اروپایی نیستند.همچنین جمهوری اسلامی ایران در مقام شانزدهم جهانی خواهد بود.در ادامه به نام ۲۱ کشوری که در این گزارش به عنوان اقتصادهای برتر جهان در سال ۲۰۳۰ معرفی شده‌اند، اشاره شده است.پیش‌بینی موسسه «پرایس‌واتر‌هاوس‌کوپر» حکایت از آن دارد که ایران با رتبه هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان در سال ۲۰۱۶ خواهد توانست تا سال ۲۰۳۰ به رتبه شانزدهمین اقتصاد بزرگ جهان ارتقا یابد،

ارزش تولید ناخالص داخلی به ارزش برابری قدرت خرید  دلار امریکا

رتبه جهانی کشور GDP رتبه جهانی کشور GDP
۱ چین ۳۸۰۰۸ ۱۲ ترکیه ۲۹۹۶
۲ آمریکا ۲۳۴۷۵ ۱۳ عربستان ۲۷۵۵
۳ هند ۱۹۵۱۱ ۱۴ کره جنوبی ۲۶۵۱
۴ ژاپن ۵۶۰۶ ۱۵ ایتالیا ۲۵۴۱
۵ اندونزی ۵۴۲۴ ۱۶ ج.ا. ایران ۲۳۵۴
۶ روسیه ۴۷۳۶ ۱۷ اسپانیا ۲۱۵۹
۷ آلمان ۴۷۰۷ ۱۸ کانادا ۲۱۴۱
۸ برزیل ۴۴۳۹ ۱۹ مصر ۲۰۴۹
۹ مکزیک ۳۶۶۱ ۲۰ پاکستان ۱۸۶۸
۱۰ انگلستان ۳۶۳۸ ۲۱ نیجریه ۱۷۹۴
۱۱ فرانسه ۳۳۷۷

 

 

اما رتبه ایران از نظر این موسسه تا سال ۲۰۵۰ کمی تعدیل خواهد شد و اقتصاد کشورمان در ۲۰۵۰ به هفدهمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل خواهد شد که در مجموع نسبت به وضعیت فعلی بهبودی یک پله‌ای خواهد داشت. این موسسه فهرستی از اقتصادهایی را معرفی کرده است که در ویرایش جدید پیش‌بینی خود به‌عنوان بازارهای نوظهور نسبتا بزرگ به فهرست نوظهورها افزوده شده‌اند. نام ایران نیز در میان این فهرست دیده می‌شود. این اقتصادها عبارتند از بنگلادش، کلمبیا، مصر، ایران، نیجریه، پاکستان، فیلیپین، تایلند و ویتنام. بر این اساس، پیش‌بینی می‌شود تولید ناخالص داخلی ایران براساس برابری قدرت خرید در سال ۲۰۳۰ بالغ بر ۲ تریلیون و ۳۵۴ میلیارد دلار خواهد بود. این رقم در سال ۲۰۵۰ به ۳ تریلیون و ۹۰۰ میلیارد دلار بالغ خواهد شد. این موسسه یادآور شده است که این پیش‌بینی براساس قیمت‌های ۲۰۱۶ انجام شده است. براساس این پیش‌بینی، نرخ رشد سالانه جمعیت ایران تا سال ۲۰۵۰ به‌طور میانگین ۴/ ۰ درصد، میانگین رشد سرانه واقعی سالانه ایران ۵/ ۲ درصد و میانگین رشد تولید ناخالص داخلی سالانه براساس نرخ پول ملی ۹/ ۲ درصد خواهد بود. بر این اساس، میزان سرمایه‌گذاری در ایران در سال ۲۰۱۶ به‌عنوان درصدی از تولیدناخالص داخلی ۳۰ درصد بوده است که تا سال ۲۰۵۰ به ۱۹ درصد افت خواهد کرد. بنا بر این بررسی، در سال ۲۰۱۶ تولید ناخالص داخلی ایران براساس نرخ مبادله‌ای ارز معادل ۴۱۲ میلیارد دلار بوده است که ما را از این منظر در جایگاه بیست و سومین اقتصاد بزرگ جهان قرار داد. این پیش‌بینی نشان می‌دهد تولید ناخالص داخلی کشورمان بر این اساس در سال ۲۰۳۰ بالغ بر یک تریلیون و ۵ میلیارد دلار خواهد بود که ما را از این منظر در جایگاه بیست و یکمین اقتصاد جهان قرار می‌دهد و در سال ۲۰۵۰ تولید ناخالص داخلی کشورمان براساس نرخ مبادله‌ای ارز بالغ بر ۲ تریلیون و ۵۸۶ میلیارد دلار خواهد بود که همچنان رتبه بیست و یکمین اقتصاد را در این فهرست به خود اختصاص خواهیم داد.

مقایسه با پیش‌بینی قبلی برای ایران

موسسه «پرایس‌واتر‌هاوس‌کوپر» در گزارش پیشین خود که در فوریه ۲۰۱۵ منتشر کرده بود وضعیت ایران را بسیار بدتر از پیش‌بینی جدید اعلام کرده بود و در واقع گزارش جدید ویرایش اصلاحی بزرگی را در مورد ایران به ثبت رسانده است. در گزارش پیشین این موسسه آمده بود ایران که در سال ۲۰۱۴ در جایگاه هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان بود، تا سال ۲۰۳۰ به جایگاه نوزدهمین اقتصاد بزرگ جهان افت می‌کند، اما در سال ۲۰۵۰ جایگاه بیست و پنجمین اقتصاد بزرگ جهان را تجربه خواهد کرد. در گزارش پیشین تولید ناخالص داخلی ایران براساس برابری قدرت خرید چنین آمده بود: در سال ۲۰۱۴ برابر با یک تریلیون و ۲۸۴ میلیارد دلار، در سال ۲۰۳۰ برابر با یک تریلیون و ۹۱۴ میلیارد دلار و در سال ۲۰۵۰ برابر با ۳ تریلیون و ۲۳۴ میلیارد دلار. به این ترتیب موسسه مذکور حالا شرایطی بسیار بهتر از آنچه را که در گزارش پیشین خود برای ایران پیش‌بینی کرده بود انتظار دارد.

 

سیمای جهان در سال ۲۰۳۰ (مجمع جهانی اقتصاد)[۲]

مطابق گزارش مجمع جهانی اقتصاد تحولات زیر در افق ۲۰۳۰ مهم خواهند بود :

۱: تبدیل تولیدات به خدمات

این اولین پیش‌بینی آینده‌پژوهان درباره سیمای جهان در سال ۲۰۳۰ است. به گفته این صاحبنظران، در سال ۲۰۳۰ تقریباً تمام محصولات و تولیدات تبدیل به خدمات خواهند شد.

آیدا آوکن دانمارکی در این زمینه شرایط زندگی در ده سال آینده را در قالب داستانی آینده‌نگرانه تصویر کرده است. او نوشته: «به عنوان کسی که در سال ۲۰۳۰ زندگی می‌کنم، مالک چیزی نیستم. ماشین و خانه نیز ندارم، و البته لوازم خانگی یا لباس هم به همین شکل».

این نویسنده دانمارکی در توصیف پیشگویانه چگونگی زندگی در سال ۲۰۳۰ هم‌چنین با نگاهی که وام‌دار فیلم‌های علمی‌تخیلی اوتوپیایی به نظر می‌رسد ، نوشته که در آن سال در شهرها خرید یک خاطره دور خواهد بود و شهروندانی که رو به انرژی پاک آورده‌اند، وسایل مورد نیازشان را از همدیگر قرض خواهند گرفت…

البته این تصویر ممکن است خیلی اوتوپیایی و آرمان‌شهری به نظر آید، ولی آیدا اوکن به جنبه‌های ترسناک زندگی ده سال دیگر هم اشاره کرده است. مثلاً آن جایی که می‌گوید تمام حرکات ساکنان شهرها ردیابی خواهند شد و ناراضیان به خارج از شهر تبعید خواهند شد- که تصویر یک جامعه دو قطبی و آشفته را به دست می‌دهد.

۲: قیمت جهانی کربن

دیگر موضوعی که در پیش‌بینی زندگی ده سال دیگر مورد توجه قرار گرفته، قیمت جهانی کربن در برهه زمانی مورد اشاره است. جین برستون، رئیس بخش امور اقلیمی و محیط زیست در لابراتوار ملی انگلستان، در این زمینه پیش‌بینی می‌کند که «چین که در سال ۲۰۱۷ با ایجاد بازاری برای تجارت کربن و در واقع با پرداخت مبلغی مشخص بابت انتشار یک تن دی‌اکسید کربن، در این زمینه پیشتاز است؛ جهان را در مسیر پرداخت قیمت انتشار کربن هدایت خواهد کرد. این یعنی برخلاف تصورات موجود، این چینی‌ها هستند که انگیزه‌ای قدرتمند برای کنار گذاشتن سوخت‌های فسیلی به دیگر کشورها خواهند داد. هم‌زمان، اروپا نیز تبدیل خواهد شد به مرکز تجارت پنل‌های خورشیدی ارزان و کارآمد. در این سال قیمت انرژی‌های تجدیدپذیر نیز به شدت کاهش خواهد یافت.

۳: پایان تسلط آمریکا بر جهان

پیش‌بینی دیگر آینده‌پژوهان برای بازه زمانی ده سال آینده پایان سلطه جهانی آمریکا است. رابرت موگا، محقق و مدیر بخش تحقیقات مؤسسه ایگاراپه درباره ترکیب قدرت‌های جهان در سال ۲۰۳۰ می‌نویسد که «در آن سال چند قدرت جهانی بزرگ وجود خواهد داشت. دولت‌های ملی نیز بازگشتی قدرتمند خواهند داشت. به بیانی دیگر، به جای یک نیروی واحد، در دنیا کشورهایی مانند ایالات متحده، روسیه، چین، آلمان، هند و ژاپن نقش رهبری خواهند داشت و تمایلات امپراتوری نشان خواهند داد. هم‌زمان، شاهد تهدید نقش دولت توسط روندهای مشخصی چون افزایش شهرها و گسترش هویت‌های آنلاین نیز خواهیم بود.

۴: پایان بیمارستان!

دیگر تفاوت دنیای ده سال دیگر با امروز در نقش و اهمیت بیمارستان ایجاد خواهد شد.ملانی واکر، پزشک و مشاور بانک جهانی در این زمینه با تیتر «خداحافظ بیمارستان، سلام مراقبت خانگی» می‌نویسد: «فناوری بیماری‌ها را از بین خواهد برد. بیمارستان به شکلی که در حال حاضر می‌شناسیم، جایگاه خود را از دست خواهد داد- و البته به لطف خودروهای خودران، گام‌های رو به جلو در زمینه پزشکی پیشگیرانه و افزایش فاکتورهای سلامتی شاهد تصادفات کمتری نیز خواهیم بود. از دیگر مسایل در آستانه انقراض می‌توان به چاقوی جراحی و اهدای عضو اشاره کرد- و البته باید به اندام‌های رباتیک کوچک اغلب چاپ‌شده نیز سلام داد».

۵: پایان گوشت‌خواری

آینده‌پژوهان پیش‌بینی می‌کنند که انسان ده سال بعد بسیار کمتر از امروز گوشت خواهد خورد.

به گفته تیم بنتون، استاد اکولوژی جمعیت در دانشگاه لیدز انگلستان «در سال ۲۰۳۰ ما نیز مانند پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایمان گوشت را به عنوان یک خوراکی و نه یک غذای اصلی مصرف خواهیم کرد». او هم‌چنین می‌گوید: «برنده کاهش اهمیت گوشت در رژیم غذایی مردم ده سال دیگر، نه کشاورزان بزرگ و صنعتی، و نه تولیدکنندگان و صنعتگران کوچک، بلکه ترکیبی از این دو خواهند بود- که با غذای راحتی که سالم‌تر طراحی شده، آسیب‌ها و ضررهای به مراتب کمتری، هم برای انسان و هم محیط زیست موجب خواهند شد.

۶: نخبگان آینده

مجمع جهانی اقتصاد در ادامه پیش‌بینی‌های خود به آوارگان و پناهندگان امروز، و البته به طور مشخص پناهندگان سوری به عنوان مدیران اجرایی کمپانی‌های بزرگ در سال ۲۰۳۰ اشاره کرده است.

در این زمینه لورنا سولیس، بنیانگذار و مدیرعامل سازمان غیردولتی قطب‌نما گفته که «پناهندگان سوری که تحصیلات عالی خود را تا سال ۲۰۳۰ به پایان می‌رسانند، وارد بازار کار خواهند شد و این نیز باعث ادغام اقتصادی کسانی خواهد شد که زمانی مجبور به فرار از جنگ شده بودند».

این کارشناس اقتصادی می‌گوید که «جهان باید خود را برای مواجهه با امواج جدید جمعیت‌های مهاجر بهتر آماده کند، زیرا در سال‌های پیش‌رو تغییرات آب و هوایی باعث آوارگی ۱ میلیارد نفر دیگر خواهد شد.

۷: بازنگری در ارزش‌های غربی

در سال ۲۰۳۰ ارزش‌هایی که غرب را ساخته‌اند، زیر سوال و آزمایش خواهند رفت. کنت راث، مدیر اجرایی دیده‌بان حقوق بشر در این زمینه نوشته: «ما کنترل‌ها و موازنه‌هایی را که دموکراسی‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهند، فراموش می‌کنیم. اتفاقی که می‌تواند باعث زیر سوال رفتن تمام ارزش‌های اجتماعی و دموکراتیک شود».

۸: سفر به سیاره سرخ

و درنهایت در دهه ۲۰۳۰ انسان موفق به سفر به سیاره سرخ خواهد شد.الن استوفان، دانشمند ارشد ناسا، بعد از اشاره به موفقیت انسان برای سفر به مریخ، می‌گوید: «علاوه بر این، زمانی که به آنجا برسیم، احتمالاً شواهدی از حیات بیگانه‌ را کشف خواهیم کرد. در واقع با کمک علم پاسخ سؤالات مهمی را که در مورد حیات روی زمین وجود دارد، و همچنین کاربردهای عملی فناوری فضایی را به دست خواهیم آورد.

جهان در سال ۲۰۳۰ چگونه خواهد بود؟[۳]

​اقتصاد نیوز:در چند هفته اول دهه جدید، بسیاری از شگفتی های بزرگ رقم خورده است. رویدادهایی مانند ترور قاسم سلیمانی و اعلامیه ولادیمیر پوتین درباره قانون اساسی جدید روسیه و بسیاری از اتفاقات دیگر نشان می دهد باید شاهد تغییراتی جدید در یک دهه آتی باشیم.

به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از انتخاب، یا اینکه روند دهه های گذشته اغلب به صورت خطی ادامه داشته، اما دنیای امروز بسیار متفاوت از آنچه مردم انتظار داشتند در سال ۲۰۱۰ به نظر برسد  ترسیم شده است. بنابراین یک موضوع درباره دهه آینده جدی است. درواقع جهان تا سال ۲۰۳۰ بسیار متفاوت تر از آنچه انتظار می رود خواهد بود.

این یک دلیل خوب برای نگاه کردن به ۱۰ سال آینده است. اگرچه هیچگاه نمی توان با اطمینان به این موضوعات نگاه کرد اما برخی پیش بینی ها محتمل تر به نظر می رسند. با این نگرش به ۱۰ ایده احتمالی برای سال ۲۰۳۰ می پردازیم:

بحران دیکتاتوری پوپولیستی

در چند سال گذشته ، پوپولیست هایی در کشورهایی مانند برزیل و ایالات متحده و هند و فیلیپین با قول بازگشت قدرت به مردم ، مقامهایی عالی را به دست آوردند. آنها به جای تحقق این تعهد ، قدرت بیشتری را در اختیار خودشان قرار داده اند و ضمن حمله به نهادهای مستقل و تضعیف آزادی بیان همه چیز را وارونه جلوه داده اند.

هرچه حضور این نوع رهبران در مقام های عالی، بیشتر باشد ، اثرات منفی عملکرد آنها در زندگی روزمره شهروندان جامعه بیشتر خواهد شد. همانطور که نمونه هایی در ترکیه و ونزوئلا دیده شده است. برای مثال شهروندانی که امیدوارند کاری به سادگی تمدید گواهینامه رانندگی انجام دهند ، باید مبلغی رشوه پرداخت کنند.

از بین رفتن اهمیت شبکه های اجتماعی

مردم امروز وقت و توجه زیادی را در شبکه های اجتماعی می گذرانند. اما حقیقت این است که اهمیت شبکه های اجتماعی تا جایی است که بر همه چیز از جمله محورهای گفتمان عمومی و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تأثیر می گذارد. این موضوع به این علت است که تصمیم گیرندگان کلیدی در نظرات اجتماعی تعداد کمی از افراد سیاسی با عقاید افراطی را در شبکه های اجتماعی مسئول تغییر عقاید مردم می کنند.

در دهه های گذشته ، سردبیران روزنامه ها می دانستند که تندروها و افراط گرایان بیشتر از خوانندگان معمولی نامه ارسال می کنند. بنابراین آنها نظرات خود را به شکلی می نوشتند که این نوع افراد را نیز در خبرها دخیل کنند. امروز اما شرایط به نفع شبکه های اجتماعی مثل توییتر و اینستاگرام تغییر کرده است  ولی پیش بینی می شود تاثیر سیاسی شبکه های اجتماعی نیز به مرور کاهش پیدا کند.

هزینه مسکن راکد می شود

یکی از قابل توجه ترین روندهای چند دهه اخیر افزایش سریع هزینه های مسکن در کلانشهرهای بزرگ جهان است. سرمایه گذاران ثروتمند که از فرصتهای سرمایه گذاری سودآور ناامید شده اند ، به هدایت قیمت خرید آپارتمان ها به تغییرات قیمت مسکن کمک کرده اند. در شهرهایی مانند نیویورک ، بسیاری از آپارتمان های لوکس اکنون خالی است.گرچه بعید به نظر می رسد قیمت ها کاهش یابد اما  رشد آنها ممکن است به طور قابل توجهی کند شود.

جوانان کمتر جذب سیاست می شوند

در طول دهه ۲۰۱۰ ، جوانان بسیاری مشغول سیاست بودند. بسیاری از آنها از ظهور پوپولیسم راستگرا ابراز نگرانی می کردند و در مواجهه با تغییرات آب و هوایی عمیقا نگران بودند. با تشکر از شبکه های اجتماعی ، آنها به راحتی جذب سیاست های داغ می شدند یا عقاید خود را ابراز می کردند. اما در گذشته بسیاری از دوره های درگیری سیاسی با فواصل آرام تر دنبال می شدند. به عنوان مثال فعالان دانشجویی دهه ۱۹۶۰ با یک الی ۲ دهه تلاش به موفقیت رسیدند. با وجود موفقیت فعلی جوانان در سیاست، پیش بینی می شود موج های فعلی علاقه جوانان در سیاست به مرور زمان کاهش پیدا کند و جوانان از سیاست دور شوند.

ظهور پوپولیست های «معتدل»

در انگلستان ، بوریس جانسون نشان داده است که پوپولیست ها می توانند با اتخاذ مواضع معتدل در فرهنگ و اقتصاد ، قول دهند که پول بیشتری را برای خدمات اجتماعی صرف کنند و کابینه ای نسبتاً متنوع را با هم جمع کنند. این یک طرح برای نوعی پوپولیسم “معتدل” ایجاد می کند که هنوز هم به برخی از نهادهای دموکراتیک حمله می کند ، اما دیدگاه های افراطی تر درباره نژاد و فرهنگ را که معمولاً با نامزدهای راست افراطی در ارتباط است رد می کند. اگر وی در انگلیس موفق شود ، پوپولیست های ۱۰ سال آینده ممکن است بیشتر شبیه جانسون و کمتر شبیه دونالد ترامپ باشند.

افزایش دستمزد برای افراد کم مهارت

سالهاست که درآمد بسیاری از دموکراسیهای توسعه یافته برای کسانی که در رأس سازمانها قرار دارند افزایش یافته اما برای کسانی که از راس قدرت فاصله دارند بسیار پایین است. این تفاوت باعث شده است که بسیاری از شهروندان نسبت به آینده اقتصادی کشورشان به شدت بدبین باشند.اما در ایالات متحده ، این روند اکنون برعکس است. با رسیدن به اشتغال کامل اقتصادی در چند سال گذشته ، دستمزدها افزایش یافته است. در حقیقت ، در سال ۲۰۱۹ ، دستمزد افراد با دستمزد پایین تقریباً دو برابر سریعتر از دستمزدهای کارمندان رده بالا رشد یافته است.

دوران پس از بیداری

در سال ۲۰۱۰ چیزی که برخی از مفسران آن را “بیداری بزرگ” می نامیدند ، ایجاد شد. به خصوص در ایالات متحده ، چپ های سفید پوست دیدگاه های رادیکال تری نسبت به هویت نسبت به گذشته داشتند. اما در حالی که این تغییر کمک کرده است تا بی عدالتی های عمیق سیستمیک به م توجه عموم برود ، اما به برخی از ایده هایی که بعید است با تصویب گسترده ای روبرو شوید ، برجسته شد. برای مثال برخی معتقد بودند تصرفات فرهنگی مانند آشپز یک کشور که از غذای دیگر ملل را تهیه می کند ، یا لباس هایی که از لباس های سنتی الهام گرفته می شوند ، “تصرف فرهنگی” غیرقابل قبول هستند. طی چند ماه گذشته ، طیف گسترده ای از چهره های چپ از جمله باراک اوباما برخی جنبه های بیداری بزرگ را مورد انتقاد قرار داده اند.بر این اساس برخی معتقدند این دیدگاهها ممکن است از گفتمان عمومی محو شوند.

محافظه کاران متنوع تر می شوند

در بیشتر کشورها ، از جمله آلمان و ایالات متحده ، مهاجران و اقلیت های مذهبی بیشتر به احزاب چپ گرایش دارند. به یک معنا ، این تعجب آور است: مهاجران تمایل به محافظه کاری اجتماعی دارند. بیشتر ناظران سیاسی تصور می کنند که این روند در دهه های آینده ادامه خواهد یافت. در آمریکا ، بسیاری از پژوهشگران سیاسی حتی پیش بینی می کنند که دموکرات ها به دلیل رشد سهم غیر سیاه جمعیت ، سرانجام اکثریت کلی اما مشخصی را خواهند داشت و اگر آنها موفق شوند از رأی دهندگان مهاجر با ارزشهای محافظه کارانه حمایت کنند، شاید با اتخاذ نوع پوپولیسم نسبتاً معتدل که توسط جانسون دنبال می شود،  سیاست های غربی ممکن است کمتر از لحاظ نژادی قطبی شود.

نابرابری مالی جهانی سقوط می کند

توزیع ثروت در دموکراسی های ثروتمند مانند دانمارک و کانادا طی چند دهه گذشته به مراتب نابرابر شده است. اما در کل جهان ، نابرابری درآمد در حقیقت رو به کاهش است: از آنجا که درآمد افراد فقیر در هند یا چین بسیار سریعتر از درآمد افراد مرفه در سوئد یا استرالیا رشد کرده است ، جهان در حال حاضر برابر تر از ۱۰ سال پیش است. تا زمانی که بخش هایی از آسیا و آفریقا بتوانند در مسیر رشد اخیر خود ادامه  مسیر دهند ، احتمالاً این روند در دهه آینده ادامه خواهد یافت.

 لیبرال دموکراسی درجا می زند

دهه ۲۰۱۰ نشان داده است که لیبرال دموکراسی نیاز به اصلاح جدی دارد. اگر دموکراسی های توسعه یافته اکنون نسبت به گذشته پایدارتر به نظر می رسند ، این امر تا حدودی به این دلیل است که شهروندان آنها نسبت به چند دهه پیش به مراتب از سیستمهای سیاسی خود رضایت کمتری دارند.اما در حالی که دموکراسی ها ممکن است پایدارتر باشند ، بعید به نظر می رسد که دیکتاتوری بتواند جایگزین واقعی آنها باشد و مسی را ادامه دهد. بنابراین ممکن است خیلی امیدوار نباشیم که دو ارزش اساسی لیبرال دموکراسی  آزادی فردی و خودمختاری جمعی ر ۱۰ سال آینده از آنچه اکنون دیده ممی شود ، قوی تر به نظر برسند

روندهای کسب و کار تا سال ۲۰۳۰ (به گزارش هی گروپ)[۴]

مطالعه ای که توسط هی گروپ Hay Group و Z‑Punkt انجام شده نمایانگر شش تغییر اساسی در جهان کسب و کار است که آینده ما را تا سال ۲۰۳۰ شکل خواهند داد.

این موارد را شناخته و مشخص کنید که برای کسب و کار شما به چه معنی اند و چطور استراتژی پرسنلی شرکتتان را تحت تأثیر قرار می دهند.

روندهای عمده کسب و کار چیستند؟

در این مطالعه اصطلاح روندهای عمده (megatrends) از مدلی که اولین بار توسط جان نایسبیت(John Naisbitt) در کتابی به همین نام در سال ۱۹۸۲ معرفی شده برگرفته شده است.

یک روند عمده، همانند روندهای کوتاه مدت دیده شده در بازار خرده فروشی فروشگاهی (FMCG) نیست.

بلکه فرآیندی بلند مدت و تحولی با مقیاس جهانی و محدوده ای وسیع و اثراتی رویایی است.

کسب و کار هی گروپ : شش روند عمده کسب و کار که شرکتها باید برای آن آماده شوند عبارتند از :

۱- نسخه ۰۲ جهانی شدن: دستور کار جدید جهانی با انتقال قدرت اقتصادی به آسیا در حال پدید آمدن است.

۲- بحران محیطی: رهبران باید فرهنگهای پایدار را به خاطر منابع طبیعی در حال اتمام پایه گذاری کنند.

۳- فرد گرایی: کارفرمایان باهوش راههایی متناسب کار کردن با افراد متفاوت، به منظور نگهداری استعدادها طراحی خواهند نمود.

۴- دیجیتالی شدن: در فضایی که وضوح حرف اول را می زند، رهبران باید سطوح بالایی از یکپارچگی و خلوص نیت را از خود نشان دهند.

۵- تغییرات در ساختار جمعیت شناسی: جمعیت در حال کهنسال شدن به معنی کاهش نیروی کار جهانی، کمبودهای دائمی مهارت و جنگ شدید برای استعدادها خواهد بود.

۶- همگرایی تکنولوژیکی: همگرایی علوم نانو، زیستی، اطلاعاتی و نیز سنتی، بازارهای محصول جدیدی که قبلا گفته نشده بودند را خلق خواهد نمود و نیز موجب مهجور شدن غیر از این موارد خواهد شد.

نگاه اجمالی به چشم انداز اقتصادی و سیاسی ایران

اقتصاد ایران از برخی دیگر از کشورهای تولیدکننده نفت در منطقه متنوع تر است، اما به طور سنتی نفت و گاز، بخش عمده درآمد کشور را تشکیل میدهندکه صادرات نفت در اثر تحریم- های ایاالت متحده به شدت محدود شده است

  • همزمان با اعلان دولت جدیدآمریکا در خصوص کاهش برخی از تحریمها، ایران ضمن افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز، میتواند حمایتهای کوتاه مدت از خانوارهای کم درآمد را افزایش دهد

. § بنابر پیش بینی واحد اطلاعات اکونومیست ، احتمال دارد ایاالت متحده برخی از تحریمهای  نفتی ایران را از اواخر سال ۲۰۲۱ لغو کند که این امر به خروج کشور از رکود کمک میکند. با این حال، تورم، سرمایه گذاری پائین و عدم توفیق در مذاکره با امریکا در بلندمدت، ایران را در بازه زمانی ۲۵-۲۰۲۴ الی ۲۶-۲۰۲۵ به رکود باز میگرداند

. § نوسانات نرخ ارز در ایران به شدت در گروی روابط با غرب خواهد بود. با این حال، حتی با تقویت ارزش ریال در سالهای ۲۳-۲۰۲۱ ،پولی شدن کسری بودجه در کشور به معنای ورود به یک مارپیچ ابرتورمی خطرناک برای اقتصاد ایران خواهد بود

. § باوجود سه سال رکود عمیق کشور و تحریم های مستمر امریکا، ایران همچنان دومین اقتصاد بزرگ منطقه با دومین نرخ جمعیت است که در صورت تنش زدایی روابط با غرب، هرچند بعید به نظر میرسد، چشم انداز اغواکننده ای برای سرمایه گذاران خواهد داشت.

  • چشم انداز اقتصاد ایران به کاهش یا عدم کاهش تحریمهای امریکا بستگی خواهد داشت. با توجه به انگیزه های هر دو طرف، احتمالا تا سال ۲۰۲۲ توافق موقت برای کاهش غنی سازی اورانیوم در مقابل کاهش تحریم های نفتی ایران حاصل خواهد شد. اما اختلافات اساسی بین دو کشور، به تیرگی روابط آنها تا سال ۲۰۲۴ خواهد انجامید.

پیش‌بینی فیچ از ایران در سال جدید[۵]

دنیای‌اقتصاد : موسسه اعتبارسنجی فیچ در تازه‌ترین گزارش خود پیش‌بینی کرد که اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۲ از رکود تورمی خارج خواهد شد. از نگاه این موسسه نرخ تورم ایران در سال آینده میلادی به ۸درصد و نرخ رشد اقتصادی به ۴/ ۴درصد بالغ خواهد شد. این گزارش تاکید می‌کند تا میانه ۲۰۲۲ رسیدن به توافق و برداشته شدن تحریم‌ها قابل حصول است. موسسه فیچ، یکی از سه موسسه برتر اعتبارسنجی دنیا محسوب می‌شود و پیش‌بینی‌های آن مورد توجه سرمایه‌گذاران خارجی و کارشناسان اقتصادی دنیا قرار می‌گیرد.

موسسه اعتباری فیچ در گزارشی به تحلیل صنعت بانکداری و خدمات مالی در ایران پرداخت و چشم‌انداز خود درباره این بخش از اقتصاد ایران را ارائه داد. پیش‌بینی متغیرهای کلان مانند تورم و رشد اقتصادی از دیگر بخش‌های این گزارش موسسه فیچ است. این گزارش تاکید می‌کند که صنعت بانکداری و خدمات مالی در ایران، به علت وجود تحریم‌های بین‌المللی بسیار محدود شده و وجود یک چارچوب نظارتی ضعیف و ناکارآ به چالش‌های پیش روی این صنعت دامن زده است. به همین دلیل به نظر می‌رسد رشد این صنعت تا زمانی که تحریم‌ها همچنان برقرار باشد، کند و به دور از توسعه‌یافتگی خواهد بود. از سوی دیگر این تحلیل بیان می‌کند که به دلیل وجود چشم‌انداز مثبت سیاسی و امید به احیای مجدد توافق هسته‌‌‌ای افزایش تولید و صادرات نفت خام موجب پیشرفت چشمگیر تجارت خارجی ایران خواهد شد. با کاهش تحریم‌ها و ترمیم تولید و صادرات نفت، احتمال کاهش فشار بر ارزش ریال ایران وجود دارد. در ادامه این گزارش، بر کاهشی شدن سطح تورم ایران و بهبود قدرت خرید مصرف‌کنندگان تاکید دارد؛ از همین‌رو مصرف خصوصی و تشکیل سرمایه ثابت حقیقی افزایش قابل‌توجهی خواهد یافت. بر اساس پیش‌بینی فیچ، در سال ۲۰۲۲، رشد اقتصادی در ایران به ۴/ ۴‌درصد و نرخ تورم به ۸‌درصد خواهد رسید.

  اقتصاد ایران به آرامی رشد می‌کند

موسسه اعتباری فیچ در گزارشی به بررسی صنعت بانکداری و خدمات مالی در ایران پرداخته و فرصت‌ها و تهدید‌های این بخش از اقتصاد کشور را تشریح کرده است. این گزارش شامل جزئیاتی از صنعت بانکداری، ‌‌‌ بیمه، مدیریت دارایی و بورس کشور می‌شود و علاوه بر تمام موارد نامبرده به تحلیل چشم‌انداز اقتصاد کلان ایران نیز مبادرت ورزیده است. اصلی‌ترین و شاید مهم‌ترین پیش‌بینی این گزارش به رشد اقتصادی ایران بازمی‌گردد. این موسسه معتقد است با نتایج اخیر انتخابات در ایران ارکان قدرت در کشور هماهنگی بیشتری می‌‌‌یابند و چشم‌انداز بازگشت به اجرای تعهدات توافق هسته‌‌‌ای و در نتیجه رفع تحریم‌های آمریکا مثبت خواهد بود. همین مساله چشم‌انداز اقتصاد ایران در کوتاه‌مدت را صعودی نشان می‌دهد. فیچ خاطرنشان کرده است این تحلیل مبتنی بر فرض احیای توافق در سال ۲۰۲۲ است و اگر توافق در تاریخ زودتری به سرانجام برسد این اعداد دستخوش تغییراتی می‌شود.

براین اساس پیش‌بینی می‌شود بر اساس عقب‌نشینی ۶‌درصدی اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰، در سال ۲۰۲۱ رشدی معادل ۱/ ۲‌درصد خواهد داشت و در سال ۲۰۲۲ این رقم به ۴/ ۴‌درصد خواهد رسید. این موسسه درباره علل این رشد بیان کرده است با توجه به انقباض شدید تولید نفت در سال ۲۰۲۰، بخشی از این رشد به دلیل بازیابی بخشی از تولید نفت رقم می‌‌‌خورد. از سوی دیگر بخشی از کاهش تولید ناشی از محدودیت‌های کووید از جمله مقررات منع آمد و شد و بسته شدن مرزهای تجاری رقم خورده بود. محدودیت‌های مداوم کرونا، همراه با تورم بالا، اثر منفی خود را بر هزینه مصرف‌کنندگان بر جای می‌‌‌گذارد. با توجه به انجام واکسیناسیون انتظار می‌رود این بخش از اقتصاد، بازیابی شود و بخشی از رشد در کوتاه‌مدت از این محل رقم بخورد. با این حال مادامی‌که توافق هسته‌‌‌ای جدیدی صورت نگیرد شاهد بازیابی قابل‌توجه تولید و صادرات نفت نخواهیم بود.

این امر همچنین بر کل صادرات طی ماه‌‌‌های آینده تاثیر خواهد گذاشت. با این حال زمانی که پایبندی کامل به توافق هسته‌‌‌ای مورد موافقت دو طرف قرار بگیرد، تحریم‌های آمریکا بر صادرات نفت ایران کاهش خواهد یافت. این به آن معناست که هم تولید نفت و هم صادرات به افزایش خود ادامه می‌دهند. این موسسه در تحلیل خود اعلام کرده است که پیش‌بینی‌‌‌اش از رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۲ را از ۸/ ۳‌درصد به ۴/ ۴‌درصد افزایش داده است. لازم به ذکر است در صورتی‌که توافق زودتر حاصل شود اقتصاد ایران به راحتی می‌تواند در سال ۲۰۲۲ بین ۶‌تا ۷‌درصد رشد را تجربه کند.

  بهبود تقاضای داخلی

با کاهش تحریم‌ها افزایش صادرات نفت ایران و بهبود وضعیت تجارت جهانی کشور، فشارها بر ریال ایران کاسته خواهد شد و در نتیجه آن تورم با کاهش روبه‌رو می‌شود. چنین اقدامی موجب خواهد شد تورم ایران از قله ۳۰ساله خود فاصله بگیرد. فیچ معتقد است نرخ تورم ایران در سال ۲۰۲۲ به ۸‌درصد خواهد رسید. حذف فشار‌های قیمتی ناشی از فشار تورم قدرت خرید خانوارها را افزایش خواهد داد. این امر در کنار بهبود شرایط اقتصاد کلان به دلیل برداشته شدن محدودیت‌های کرونایی موجب می‌شود مصرف خصوصی از رشد ۸/ ۰‌درصدی در سال ۲۰۲۱ به حدود ۳/ ۳‌درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش یابد.

 بهبود چشم‌انداز سرمایه‌گذاری

برداشته شدن تحریم‌ها تنها به بهبود وضعیت تورم و قدرت خرید شهروندان ایرانی منجر نمی‌شود بلکه نتایج مثبتی در زمینه سرمایه‌گذاری برجای خواهد گذاشت. این پیش‌بینی موسسه فیچ به آن معناست که لغو تحریم‌ها زمینه مساعدی را برای سرمایه‌گذاری در ایران به وجود می‌‌‌آورد. با این حال فیچ برای این سرمایه‌گذاری پیشرفت متوسطی را متصور است. پس از برجام، سایه بازگشت تحریم‌ها همچنان بر اقتصاد ایران باقی ماند و حوزه‌‌‌های خاکستری قانونی فراوان ایجادشده توسط این توافق، شرکت‌های غربی را به سمتی برد که سرمایه‌گذاری خود در ایران را متوقف کنند. پیش‌بینی فیچ این است که تشکیل سرمایه ثابت ناخالص واقعی در سال ۲۰۲۲ تا ۸/ ۲‌درصد رشد خواهد کرد که بیشتر از افزایش ۵/ ۰‌درصدی پیش‌بینی شده برای سال ۲۰۲۱ است.

  ریسک مثبت درباره اقتصاد ایران

گزارش موسسه فیچ چنین فرض می‌کند که در میانه سال ۲۰۲۲ یک توافق بین ایران و غرب صورت می‌گیرد و مطابق با آن تحریم‌ها برچیده خواهند شد. با این حال این تحلیل ریسک مثبتی را در درون خود دارد و آن هم این است که این توافق در ماه‌های پایانی سال ۲۰۲۱ یا نیمه اول سال ۲۰۲۲ حاصل شود. در صورت وقوع چنین اتفاقی اقتصاد ایران می‌تواند رشد قابل‌توجهی را تجربه کند که این رشد با بازگشت سطح تولید نفت ایران در سال ۲۰۲۲ به ۵/ ۴ میلیون بشکه در روز سال ۲۰۱۸ تحقق می‌‌‌یابد.

  شبکه بانکی ایران، متاثر از تحریم

محوریت گزارش فیچ تحلیل شبکه بانکی ایران است و وضعیت این صنعت برای یک دوره ۱۰ساله تا سال ۲۰۳۰ را پیش‌بینی کرده است. طبق این گزارش صنعت بانکداری و خدمات مالی در ایران، تحت‌تاثیر تحریم‌های بین‌المللی بسیار محدود شده و وجود یک چارچوب نظارتی ضعیف و ناکارآ نیز به چالش‌های پیش روی این صنعت دامن زده است. بنابراین به نظر می‌رسد رشد این صنعت مادامی که تحریم‌ها برقرار باشد، کند و به دور از توسعه‌یافتگی باشد. بر این اساس وجود سطوح بالای ریسک، در نتیجه سال‌ها تحریم شدید بین‌المللی و دخالت شدید دولت در شیوه پرداخت تسهیلات در اقتصاد کلان، سبب آسیب‌پذیری بالای بخش بانکی ایران در مقایسه با اکثر اقتصادهای دنیاست، به طوری که رتبه ایران در شاخص ریسک صنعت بانکداری ایران، ۱۱۶ از میان ۱۲۲ کشور است. با این حال صنعت بانکداری ایران از نقاط قوتی چون حمایت بخش دولتی از بانک‌های کلیدی، اتکای محدود دولت و بانک‌ها به تامین مالی خارجی و احتمال اندک برداشت‌های آنی و گسترده برخوردار است. از طرفی محروم بودن ایران از نظام نقل و انتقال بین‌المللی سوئیفت، محدودیت بالا برای استفاده از دلار در مبادلات بین‌المللی و عدم‌دسترسی بخش‌های بیمه و مدیریت دارایی به بازارها و سرمایه‌گذاران خارجی از اصلی‌ترین نقاط ضعف این صنعت در ایران به شمار می‌رود.

[۱] . isna.ir

[۲] . fa.shafaqna.com

[۳] . eghtesadnews.com

[۴] . https://isurvey.ir/

[۵] . donya-e-eqtesad


		

پاسخ دهید

Your email address will not be published. Required fields are marked *