فرصت سازی نیروی دفاعی بازدارنده محور مقاومت برای اقتصاد ملی

اله مراد سیف /  موضوع اقتصاد دفاع البته به کابرد تحلیل های اقتصادی در بخش دفاع اشاره دارد . نگاه اقتصادی به بخش دفاع اما می تواند زمینه مهم تری را نیز شامل شود که همان تاثیر بخش دفاع بر اقتصاد ملی است . این تاثیر را قبلا در تحقیقات زیادی  با موضوع  تاثیر هزینه های دفاعی بر رشد اقتصادی پیگیری کرده اند و نتایج آن هم منتشر شده است . در این یادداشت به وجه راهبردی تاثیر بخش دفاع بر اقتصاد ملی توجه خواهیم کرد و شرایط روز اقتصاد کشور را از این منظر بازبینی می کنیم .

تحریم های ظالمانه امریکا با هدف ایجاد شرایط انسداد نفتی برای جمهوری اسلامی ایران به مرحله فشار حداکثری رسیده و در هماهنگی با این خباثت دشمن کشور عربستان نیز با هدف تامین نفت جایگزین جمهوری اسلامی ایران وارد میدان شده است . اگرچه مسئولین دفاعی و سیاسی کشور قبلا بارها تاکید کرده بودند که اگر نفت ما نتواند از تنگه هرمز صادر شود، نفت هیچ کشور دیگری صادر نخواهد شد. لیکن، این اعلام از جانب امریکا و حتی عربستان چندان جدی گرفته نمی شد . کشور عربستان با بستن قراردادهای تسلیحاتی گسترده با امریکا به این تهدید جمهوری اسلامی پاسخ داد و تصور می کرد که با این اقدام می تواند امنیت تولید و صادرات نفت خود را  تضمین کند . اما اتفاقاتی که در صحنه عمل رقم خورد، به گونه ای این تصور را باطل کرد که هم اکنون هم امریکا و هم عربستان در یک انفعال راهبردی بسر می برند .

 

  • اولین اتفاق عملیات فجیره بود که در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ چند نفتکش در بندر الفجیره امارات با عملیاتی بسیار حرفه ای دچار آتش‌سوزی شد . منابع غیر رسمی از جمله شبکه المیادین اعلام کردند بین ۷ تا ۱۰ نفت کش در این عملیات مورد حمله قرار گرفتند. از جمله فرضیه هایی که مطرح شد این بود که ایران و متحدانش برای اعلام هشدار به امارات و عربستان، دست به چنین عملیاتی زده‌اند تا این پیام جدی را به طرف مقابل تفهیم کنند که همراهی‌هایش با تحریم‌های آمریکا علیه تهران، بدون هزینه نخواهد بود. البته آمریکا نیز مخاطب این عملیات است تا به قدرت نامتقارن ایران برای ناامن‌سازی منطقه – در صورت نبود امنیت برای خود- پی برد. این‌که المیادین به‌عنوان یک رسانه عربی نزدیک به ایران و محور مقاومت، نخستین بار این خبر را منتشر کرده و با وجود تکذیب ابتدایی امارات، بر خبرش اصرار ورزید، یکی از دلایلی است که برخی تحلیل‌گران، ایران و متحدان منطقه‌ای‌اش را پشت پرده‌ی این عملیات معرفی می‌کنند. با این وجود، ایران به صورت رسمی خواستار تحقیق در خصوص این عملیات شده و همواره بر امنیت خلیج فارس و امنیت انتقال انرژی تاکید کرده است.

 

  • تصرف پهپاد آمریکا در خاک ایران : اشاره به تصرف یک فروند هواپیمای پهپاد مدل آر-کیو ۱۷۰ متعلق به ایالات متحده آمریکا پس از تجاوز ۲۲۵ کیلومتری به حریم هوایی ایران دارد. مقامات نظامی ایران در تاریخ یکشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۰ اعلام کردند که یک فروند هواپیمای جاسوسی از نوع لاکهید مارتین آر کیو ۱۷۰ سنتینل را در شرق ایران با کمترین خسارت ممکن سرنگون کرده و اکنون آن را در اختیار دارند. گزارش‌هایی مبتنی بر اینکه پهپاد آر کیو ۱۷۰ در حال جاسوسی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران بوده از سوی مقامات ایرانی مطرح شد ولی از سوی مقامات آمریکایی تأیید نشد.همچنین ادعا شده بود که در اختیار قرار گرفتن این هواپیما با استفاده از در اختیار گرفتن کنترل هواپیما صورت گرفته‌است. سپاه پاسداران با اعلام اینکه این پهپاد مدل گلوبال هوک  به ارزش ۲۲۰ میلیون دلار بوده، بیان کرده است که سرنگونی این پهپاد با آتش پدافند هوایی نیروی هوافضای سپاه پاسدران ایران در استان هرمزگان صورت گرفته شده است.

 

 

  • توقیف کشتی انگلیسی : به گزارش فارس، روابط عمومی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شامگاه جمعه(۲۸ تیرماه) در اطلاعیه ای از توقیف یک فروند نفتکش انگلیسی هنگام عبور از تنگه هرمز به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات بین المللی دریایی بنا به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه خبر داد.سردار رمضان شریف سخنگوی سپاه نیز در تشریح عملیات توقیف این نفتکش، گفت: نفتکش انگلیسی بر خلاف قوانین و مقررات دریانوردی دستگاه موقعیت یاب خود را خاموش و به جای حرکت به سمت ورودی خلیج فارس در تنگه هرمز از مسیر خروجی در جنوب در حال ورود بود که پس از بی توجهی به هشدارها و تذکرات یگان دریایی سپاه و حتی مقاومت و نیز دخالت ناوچه جنگی نیروی دریایی سلطنتی انگلستان و به پرواز در آوردن ۲ فروند بالگرد و تلاش برای بازداشتن تکاوران دریایی سپاه از اجرای مأموریت خود، با قاطعیت و سرعت عمل نیروهای خودی متوقف و جهت بررسی ها و اقدامات لازم قانونی به لنگرگاه ساحلی هدایت شد.

 

از دیگر اتفاقاتی که نقش بخش دفاع را در اقتصاد آشکار می سازد عملیات یمنی ها علیه عربستان در جنگ تحمیلی آنها بوده است . به گزارش فارس، ائتلافی سعودی-غربی-صهیونیستی از مارس ۲۰۱۵ (فروردین ۱۳۹۴) به بهانه‌های واهی جنگ علیه یمن را آغاز کرد تا به ادعای خودش ظرف مدت چند هفته این موضوع را فیصله دهد. اکنون پنج سال از این جنگ می‌گذرد و ارتش و کمیته‌های مردمی یمن در مقابله با ائتلاف متجاوز نه تنها ضعیف شده بلکه روز به روز قویتر نمایان می‌شود. ارتش یمن این روزها در پاسخ به تجاوزات مکرر ائتلاف مذکور، مواضع راهبردی در عربستان سعودی به عنوان فرمانده ائتلاف را هدف قرار می‌دهد.

مهم ترین حملات یمنی ها بر علیه مواضع عربستان را باید  مواردی دانست که حمله بر علیه پایگاههای نفتی عربستان صورت گرفته که شامل موارد زیر است :

  • در جولای ۲۰۱۸ چندین پهپاد یک پالایشگاه وابسته به شرکت نفتی آرامکو را هدف قرار دادند.
  • ارتش یمن در می ۲۰۱۹ با چندین پهپاد یک عملیات بزرگ نظامی علیه خطوط لوله پمپاژ نفت شرق به غرب عربستان انجام داد و دو ایستگاه پمپاژ نفت متعلق به شرکت آرامکو در استان‌های «الدوادمی» و «عفیف» را هدف گرفت. این دو ایستگاه پمپاژ نفت ویژه  لوله‌های نفتی شرق – غرب  بود که نفت سعودی را از چاه‌های منطقه الشرقیه به بندر “ینبع” (غرب) منتقل می‌کرد.
  • ارتش یمن در آگوست ۲۰۱۹ با ده فروند پهپاد تهاجمی بزرگترین منبع دخایر نفتی عربستان موسوم به «الشیبه» واقع در جنوب شرق این کشور و در نزدیکی مرز امارات را هدف قرار داد.
  • ارتش یمن در سپتامبر ۲۰۱۹ و در عملیاتی مشابه عملیات علیه الشیبه،  با ۱۰ پهپاد بزرگترین پالایشگاه جهان در «بقیق» (وابسته به شرکت آرامکو) را هدف قرار داد.
  • همزمان با  بقیق، پالایشگاه «خریص» وابسته به آرامکو نیز با پهپادهای مذکور هدف گرفته شد و این دو عملیات که با آتش‌سوزی گسترده همراه بود، باعث شد تولید نفت عربستان به نصف برسد.

 

آنچه هم اکنون شاهد هستیم این که از نظر راهبردی با عکس العمل های تهاجمی نیروهای مقاومت در منطقه سیستم عصبی اقتصادی و سیاسی امریکا در منطقه در مقابله با جمهوری اسلامی ایران مختل شده است . این وضعیت از چند جهت برای اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران فرصت سازی کرده است :

 

  • اولین فرصت ایجاد شده شکست نقشه امریکا برای به نتیجه رسانیدن بدون هزینه طرح انسداد نفتی علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است . اگر چه هم اکنون فروش نفت خام ایران با مشکل مواجه شده لیکن اتفاقات نظامی اخیر قیمت نفت را افزایش و تولید نفت عربستان را به میزان زیادی (مطابق برخی آمارها به نصف) کاهش داده است . چنین پیامدهایی به مفهوم شکست طرح انسداد نفتی ج.ا. ایران است و تداوم این وضعیت برای امریکا میسر نخواهد بود . لذا احتمال برقراری معافیت های جدید برای مشتریان نفتی ج.ا.ایران قوی می باشد .
  • دومین فرصت ایجاد شده، تضعیف حضور نظامی امریکا در منطقه است که می تواند تشکیل ائتلاف اقتصادی و سیاسی جدید علیه ج.ا.ایران در منطقه را  منتفی ساخته ، ریسک مبادلات تجارت خارجی و حمل و نقل دریایی مرتبط با  ج.ا.ایران را کاهش دهد .
  • سومین فرصت آن است که اقتدار نظامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور مقاومت در منطقه نوعی جاذبه و قدرت نرم برای ایران اسلامی در منطقه است که زمینه گسترش حضور و نفوذ ج.ا.ایران در منطقه خواهد بود و این خود فرصت مناسبی برای برقراری معاهدات اقتصادی و حضور در بازارهای منطقه برای شرکت های ایرانی است .
  • آشکار شدن قدرت تسلیحاتی و صنعت دفاعی جمهوری اسلامی فرصت جذاب دیگری است که هم اکنون فراهم شده است . غلبه تکنولوژی پدافندی جمهوری اسلامی ایران بر پهباد فوق پیشرفته امریکایی این فرصت را به سهولت در اختیار صنعت دفاعی خودکفای جمهوری اسلامی ایران قرار می دهد که کشورهای محور مقاومت را برای ایجاد شرایط بازدارندگی دفاعی تجهیز کند . چنین فرصتی می تواند به اوج گیری صنعت دفاعی ما و ورود ج.ا.ایران به گروه کشورهای بزرگ صادرکننده تسلیحات منجر شود .
  • افزایش ضریب بازدارندگی ج.ا.ایران در برابر تهاجمات نظامی دشمن فرصت کم نظیر امنیت را برای سرمایه گذاری اقتصادی در ج.ا.ایران در اختیار سرمایه گذاران داخلی و خارجی قرار داده است . بی گمان چنانچه دیپلماسی اقتصادی ج.ا.ایران سنجیده عمل می تواند در جذب سرمایه گذاران منطقه به مناطق ازاد کشور بسیار موثر باشد .
  • سرکوب نیروهای داعش در منطقه و ورود کشورهای عراق و سوریه (و در آینده نزدیک یمن) به مرحله بازسازی  فرصت مشارکت سرمایه گذاران داخلی را در آن کشورها فراهم ساخته و می تواند بویژه در صدور خدمات فنی و مهندسی برای فارغ التحصیلان داخلی بسیار جذاب باشد .

 

نتیجه کلی : ج.ا.ایران به مدد توان بالای نظامی به قدرت طراز اول درمنطقه تبدیل شده و این موقعیت جایگاه ویژه ای برای حضور منطقه ای ج.ا.ایران در ابعاد اقتصادی فراهم ساخته که می باید مورد توجه مسئولین راهبردی اقتصاد ملی قرار گرفته و تلاش کنند از آن بهره برداری مطلوب نمایند . امروزه مسایل اقتصادی داخلی را نیز اگر بخواهیم حل کنیم چاره ای جز هم پیوندی با کشورهای منطقه و در راس آنها کشورهای محور مقاومت نداریم. فرصتی که نیروی دفاعی بازدارنده محور مقاومت برای اقتصاد ملی ما فراهم ساخته است .

 

0

پاسخ دهید

Your email address will not be published. Required fields are marked *