پول یا ثروت
اله مراد سیف
برای یک ملت، بزرگترین موفقیت اقتصادی هنگامی رقم می خورد که در یک روند بلند مدت ، ثروت ملی خود را افزایش دهد . آنچه می تواند رفاه واقعی یک ملت را ارتقاء دهد ، تولید ثروت است و همان است که می تواند راه کار اساسی برای حل مسایل و مشکلات اقتصادی از قبیل تورم و یا رکود باشد . در چرخه تولید ثروت در اقتصاد ملی ، مصرف کنندگان ، با مصرف خود در یک تعامل پیچیده با تولیدکنندگان ، زمینه تولید و اشتغال بیشترعوامل تولید و در نتیجه ایجاد درآمد بیشتر برای خود را فراهم می آورند . تولید کنندگان نیز با تجهیز عوامل تولید ، نیازهای مصرف کنندگان را با تولید کالاها و خدمات مورد تقاضای آنان برآورده می سازند. به این ترتیب، چرخه تولید و گردش ثروت، شکوفایی و رفاه اقتصادی را نتیجه می دهد .
شاید کمتر توجه کرده باشیم که ثروت «پول» نیست. ثروت، خودرو ، پوشاک ، لوازم خانگی ، خانه مسکونی و انواع خدماتی است که از آنها بهره مند می شویم. در واقع، ثروت آن چیزی است که اگر تولید شود ، نوع انسان ها حاضرند برای تصاحب آن پول بپردازند. اما «پول» خود ثروت نیست. پول (آن هم در عصر ما که پول های اعتباری رایج است) توسط دولت ها و نیز نظام بانکی خلق می شود و این خلق پول می تواند بدون هیچ ضابطه ای هم صورت گیرد . اگر دولت و نظام بانکی ما تصمیم بگیرند حجم پول کشور ما را را دو برابر کنند ، روشن است که در این صورت لزوماً کالاها و خدمات واقعی ما دو برابر نشده است و رفاه نیز که نتیجه بهره مندی از ثروت است افزایش نیافته است .
آنچه تا اینجا گفته شد می تواند کامل تر شود اگر توجه کنیم که اقتصاد از دو بخش واقعی و پولی تشکیل شده است . در بخش واقعی تجهیز عوامل تولید به تولید کالاها و خدمات منجر شده و این کالاها و خدمات را مصرف کنندگان تقاضا و استفاده خواهند کرد . در مقابل مصرف کنندگان (اصطلاحاً بخش خانوار) ، خدماتِ عوامل تولید مورد نیاز بنگاه های اقتصادی (از قبیل نیروی کار و سرمایه خود) را در اختیار تولید کنندگان قرار می دهند. در بخش پولی اما مطلب چیز دیگری است . دولت ها و نیز نظام بانکی می توانند با خلق پول ، بیش از اندازه متناسب با نیاز بخش واقعی، نقدینگی را به اقتصاد پمپاژ کنند ، در این صورت توازن بخش واقعی و پولی بهم خواهد خورد و نتیجه آن نیز به طور ساده تورم قیمت ها خواهد بود. اگر خلق پول و نقدینگی کمتر از میزان مورد نیاز بخش واقعی صورت گیرد، نتیجه آن نیز رکود است که به تعبیر دیگری با تورم کالا و خدمات روبرو خواهیم شد . خلاصه این که در اقصاد کلان ، تناسب میان بخش پولی و واقعی بسیار مهم و اثرگذار است.
اگر پول تنها یک واسطه برای انجام مبادلات واقعی در اقتصاد است ، پس آنچه نباید فراموش شود این جمله طلایی است که : «خلق ثروت» مهم است نه «خلق پول» . این جمله ساده در رفتار فردی آحاد افراد یک ملت و نیز در سیاست گذاری کلان اقتصادی دولت ها به راحتی نادیده گرفته می شود . در رفتار فردی ممکن است که شخصی بخواهد راحت تر پول دار شود . گرچه در صورت موفقیت می تواند به کالاها و خدمات بیشتری دست پیدا کند ، اما اگر همه چنین کنند ، نتیجه چیز دیگری خواهد بود . درست مانند این که یک نفر در سالن سینما، با بلند شدن از جای خود بخواهد فیلم را بهتر تماشا کند ، اگر همه چنین کنند ، چنان نتیجه ای حاصل نخواهد شد . لذا فرهنگ کار و تولید ثروت در رفتار واحد های خرد اقتصادی بسیار مهم است . برای دولت ها نیز مساله به همین منوال است . دولت ها به راحتی (و شاید با تعمد) جمله طلایی را نادیده می گیرند . دلیل اساسی نیز آن است که دولت ها ، در جهت کسب محبوبیت، می خواهند انتظاراتی را که خود در زمان انتخابات بدان دامن زده اند ، برآورده سازند . این کار، نیازمند پول است و سازوکار چاپ پول نیز در اختیار دولت است . لذا ، دولت ها با چاپ پول زیادتر می خواهند بیشتر خدمت کنند . این به تعبیر اقتصاد دان شهیر انگلیسی «جان مینارد کینز» در نامه اش به روزولت « مانند آن است که کسی با باز کردن بیشترکمربند خود بخواهد چاق تر شود» . آنچه بر سر ما در اقتصاد ایران رفته است (یعنی رشد نقدینگیِ بیش از ده برابری رشد تولید واقعی) نتیجه بی اعتنایی به همان جمله طلایی است و نتیجه آن هم مسایلی است که این روزها شاهد آن هستیم . قانون و سنت الهی نیز چنین است که برای انسان جز آنچه با سعی خود بدست می آورد نخواهد بود (لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی) .
Pingback:شاخص های حمایت از تولید ملی – سایت شخصی دکتر اله مراد سیف