اقتصاد ملی
اله مراد سیف /
هنگامی که متغیرهای کلان اقتصادی که مجموعهی اقتصاد را شامل میشود و مربوط به یک مجموعهی خاص نیست، مانند مصرف کل، سرمایهگذاری کل، تولید ملی، تورم و نظایر آن را مطالعه میکنیم به آن « اقتصاد کلان» گفته میشود.ممکن است مواردی با عناوین مشابه به واحدهای خرد اقتصادی اطلاق گردد مانند مصرف یک خانواده یا مصرف یک فرد که در حوزه اقتصاد خرد است، ولی وقتی که در مورد مصرف کل در یک اقتصاد که تحت تأثیر چه متغیرهایی است یا در مورد ارزش مصرف در یک اقتصاد و یا چگونگی افزایش یا کاهش آن، مثل پسانداز کل یک اقتصاد یا معدل تمام قیمتها در یک اقتصاد صحبت میشود به آن اقتصاد کلان میگویند.
جریان دایره وار فعالیت اقتصادی
مهمترین راه برای شروع مطالعه اقتصاد کلان ، نظر کردن به جریان دایره وار فعالیت اقتصادی است ، که طریق ساده ای را برای مورد توجه قراردادن عملیات اقتصاد ملی فراهم می آورد . جریان دایره وار شرح می دهد که چگونه خدمات عوامل تولید از خانوارها به بنگاه (از طریق بازار عوامل) داده می شود و چگونه کالاها و خدمات تولید شده با این عوامل از بنگاه به خانوارها (از طریق بازار محصول) منتقل می شود.
اقتصاد ساده (دو بخشی): شروع بحث اقتصاد کلان از یک اقتصاد ساده یا دو بخشی است. در این اقتصاد دو بخش[۱] شامل بخش بنگاه و بخش خانوار و دو نوع بازار شامل بازار محصول و بازار عوامل وجود دارند :
بخش بنگاه : این بخش تولید کننده است. بخش بنگاه شامل همه شرکتهای خصوصی دخیل در تولید کالاها و خدمات در اقتصاد می باشد. روشن است که خصوصیت مهم بخش بنگاه آن است که کالاها و خدمات را از طریق بازار محصول به بخش خانوار می فروشد.
بخش خانوار : این بخش مصرف کننده است. بخش خانوار از همه خانوارها و نیز سازمانهای غیر انتفاعی تشکیل شده است . اگر چه برخی از سازمانهای غیر انتفاعی شبیه بنگاههائی که دنبال سود هستند عمل می کنند اما غالب آنها مانند خانوارها رفتار می کنند .
بازار محصول: بازار محصول بازار استفاده شده برای مبادله کالاها و خدمات نهائی می باشد . بازار محصول نوعی واسطه است. زیرا وقتی محصولی را بخش بنگاه تولید میکند و میخواهد در اختیار بخش خانواده قرار دهد، از طریق بازار محصول این کار را انجام میدهد و بازار محصول واسطهای بین بخش بنگاه و بخش خانواده است. یک جریان فیزیکی وجود دارد که طی این جریان محصولات تولید شده توسط بخش بنگاه که تولید ملی نامیده میشود را به بازار محصول عرضه میکند و بر اثر تقاضای بخش خانوار، به عنوان کالاها و خدمات مصرفی در اختیار بخش خانوار قرار میگیرد. برای مثال، بخش بنگاه پنیر تولید کرده و از طریق بازار محصول به دست بخش خانوار که مصرف کننده است میرساند.
بازار عوامل: بازار دیگری هم بین این دو بخش باید در نظر گرفت. بدین ترتیب که بخش بنگاه برای تولید نیاز به عوامل تولید (نیروی کار، سرمایه، زمین و کارآفرین) دارد. عوامل تولید باید در اختیار بخش بنگاه قرار گیرد تا تولید خود را انجام دهد. عوامل تولید در تصاحب و با کنترل بخش خانوار می باشد که از طریق بازار عوامل آنها را به بخش بنگاه می فروشد . بازار عوامل بازارهای استفاده شده برای مبادله خدمات عوامل تولید می باشد . بنابراین بخش بنگاه تقاضا کنندهی عوامل تولید است. بخشی هم باید وجود داشته باشد که عرضه کنندهی عوامل تولید باشد و نیاز بخش بنگاه را تأمین کند. این بخش خانوار است که عوامل تولید را به بخش بنگاه عرضه میکند. برای مثال، نیروی کار یا سرمایهی خود و یا زمینی که از طریق بازار عوامل تولید اجاره داده میشود را به بخش بنگاه عرضه میکند. پس خود عوامل تولید یا بهتر بگوییم خدمات عوامل تولید از طریق بخش خانوار به بخش بنگاه عرضه میشوند.
جریان دایره وار ساده
جریان دایره وار یک جریان بسته و همزمان از کالاها و خدمات نهایی و عوامل تولید در مبادله با پرداختهای برای کالاها و خدمات و عوامل می باشد . یک خصوصیت جالب جریان دایره وار آن است که در واقع ترکیبی از دو جریان است که در جهات مخالف با هم حرکت می کنند در یک جهت کالاها، خدمات و عوامل تولید جریان می یابند (جریان فیزیکی) و در جهت دیگر پرداخت برای این کالاها ، خدمات و عوامل در جریان است (جریان پرداخت ها) .
جریان فیزیکی
در شکل زیر جریانی که بر خلاف عقربه های ساعت حرکت می کند ، جریان فیزیکی کالاها ، خدمات و عوامل تولید را نشان می دهد . در نیمه فوقانی نمودار ما جریان کالاها و خدمات نهائی را از بخش بنگاه به بخش خانوار می بینیم . کالاها و خدماتی که از طریق بازار محصول به دست مصرف کنندگان می رسد . توجه کنید که در بازارهای محصول مصرف کندگان در بخش خانوار تقاضا کننده و بنگاهها در بخش بنگاه عرضه کننده هستند .
در نیمه زیرین نمودار ، جریان مخالف عقربه های ساعت ، جریان عوامل تولید می باشد بخش بنگاه خدمات عوامل تولد را از بخش خانوار از طریق بازارهای عوامل اجاره می کند . بنابراین در بازار عوامل بخش بنگاه تقاضاکنندگان و بخش خانوار عرضه کنندگان عوامل می باشند . خصیصه جالب جریان فیزیکی آن است که بخش خانوار و در مقابل عرضه عوامل تولید خود به بخش بنگاه به هدف خود که بدست آوردن کالا ها و خدمات تولید شده به آن عوامل است دست می یابد.
جریان پرداختها
با نظر کردن به جریان پرداختها علاوه بر جریان فیزیکی می توان درک بیشتری از اقتصاد بدست آورد . در شکل مذکور جریان به جهت عقربه های ساعت جریان پرداختها را نشان می دهد. این جریان شامل چهار قسمت می شود . مخارج مصرف ، تولید ملی، پرداختهای برای عوامل و درآمد ملی که اینک آنها را مورد بحث قرار می دهیم .
مخارج مصرف مخارجی است که خانوارها برای کالاها و خدمات خریداری کرده از بازار محصول دارند . مخارج مصرفی به جانب تقاضا در بازار محصول مربوط می شود . در جانب عرضه در بازار محصول مبادله کالاها و خدمات موجب درآمد برای بنگاهها در بخش بنگاه خواهد شد . در این اقتصاد ساده مخارج مصرفی خانوارها برابر با درآمد کسب شده توسط بنگاهها می باشد . در واقع مانند آن است که ما دو روی یک سکه را دیده باشیم .
درآمد بدست آمده برای بخش بنگاه در ازاء فروش کالاها و خدمات بیانگر ارزش تولید ملی فروخته شده در بازار است . تولید ملی کل ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در اقتصاد و به فروش رفته در بازار محصول می باشد . با دنبال کردن جریان موافق با عقربه های ساعت به جریان پرداختها در بازار عوامل می رسیم . پرداختهای انجام شده توسط بنگاهها در قبال استخدام عوامل تولید را پرداخت برای عوامل می گوئیم . این پرداختها شامل دستمزدها، حقوق، اجاره، بهره و سوده بوده و ما آنرا با جریان پرداختها از بخش بنگاه به بازار عوامل در جانب پایین سمت راست نشان داده ایم .
در حالی که در جانب تقاضا در بازار عوامل، پرداخت برای عوامل بیانگر مخارج بنگاهها ربرای عوامل تولید است در جانب عرضه این پرداختها برای خانوارها درآمد آنها در قبال عرضه عوامل تولید می باشد . این درآمد را اصطلاحا درآمد ملی می نامند . درآمد ملی کل درآمد بدست آمده بوسیله عوامل تولید می باشد .
پس بنگاهها با درآمدی که از فروش محصولات در بازار محصول بدست می آورند عوامل تولید را در بازار عوامل استخدام کنند و این پرداختها برای عوامل بدست خانوارها می رسد و آنها نیز مخارج مصرفی خود را در خرید کالاها و خدمات در بازار محصول با آن می پردازند.
به این ترتیب این چرخه ها جریانات کلی اقتصاد دو بخشی را نشان میدهد. توجه داشته باشید که در اینجا افراد یک کشور دسته بندی نشدهاند، زیرا هر یک از افراد در این چرخه هر دو نقش را بازی میکنند و زمانی در نقش تولید کننده و زمان دیگر مصرف کننده هستند. در تحلیلهای اقتصادی که از چرخهی اقتصادی استفاده میشود معمولاً جریان فیزیکی مبادله کالا و خدمات را نشان نمی دهند و تنها به ذکر بخش پولی یا پرداختها اکتفا میگردد و لذا برای ساده کردن در تحلیل های بعدی جریانات فیزیکی را نخواهیم دید .
جریان دایره وار با بازارهای مالی
در اینجا می خواهیم که جریان دایره وار خود را به دنیای واقعی اقتصاد نزدیک تر سازیم . نخست اید بدانیم که خانوارها همه درآمد خود را برای کالاها و خدمات خرج نمی کنند . بلکه مقداری از آن را نیز پس انداز می کنند . بعلاوه باید اشاره کنیم که بخش بنگاه نیز مانند بخش خانوار از بازار محصول کالاها و خدمات نهائی خریداری می کنند . بنابراین یک مجموعه سوم از بازارها می باید به جریان دایره وار اضافه شود که بازارهای مالی می باشد .
بازارهای مالی بازارهایی هستند که برای مبادله سرمایه مالی مورد استفاده قرار می گیرند شکل زیر نشان می دهد که چگونه بازارهای مالی جریان دایره وار را تحت تاثیر قرار می دهند . توجه کنید که تنها جریان پرداختها نشان داده شده است. جریان فیزیکی را برای سادگی کار حذف کرده ایم . کار اصلی بازارهای مالی منحرف ساختن درآمد از مخارج مصرفی و در اختیار قرار دادن آن برای استفاده بخش بنگاه می باشد.
در شکل بالا ملاحظه می کنیم که خانوارها از درآمد خود استفاده می کنند یکی برای مخارج مصرفی و دیگری برای پس انداز . پس انداز، آن بخش از درآمد خانوار می باشد که صرف مخارج مصرفی نشده است . در جایی که طرق مختلفی وجود دارد که مصرف کنندگان می توانند درآمد خود را پس انداز کند اغلب مصرف کنندگان درآمد خود را با گذاشتن آن در بانک و یا سپرده کردن آن در یکی دیگر از موسسات مالی این کار را می کنند.
حال اگر موسسات مالی وبانکها به خانوارها هم ممکن است وام برای مخارج مصرفی بدهند ما در اینجا فرض می کنیم که موسسات مالی وام را تنها به بخش بنگاه جهت انجام مخارج سرمایه گذاری خواهند داد . در واقع بخش بنگاه وام را برای خریدن کالاهای سرمایه ای نظیر کارخانجات ، ساختمانها و ماشین آلات فرض می کند . این فرآیند خریداری کالاهای سرمایه ای را اصطلاحا سرمایه گذاری می گویند . مخارج سرمایه گذاری مخارجی است که شرکتها برای خریداری کالاهای سرمایه ای از بازار محصولات انجام می دهند . در شکل ملاحظه می شود که بخش بنگاه وجوه را از بازار مالی برای انجام مخارج سرمایه گذاری در بازار محصولات تهیه می کند .
[۱] Sector